برگه:ChaharMaqaleh.pdf/۱۳۰

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۹۹
چهار مقاله، مقالهٔ چهارم

پیش او دور کردم و خونی فاسد همی رفت پس بامساک و تسریح درمسنگی هزار خون برگرفتم و بیمار بیهوش بیفتاد پس بفرمودم تا آتش آوردند و برابر او کباب همی کردم و مرغ همی گردانیدم تا خانه از بخار کباب پر شد و بر دماغ او رفت و باهوش اندر آمد بجنبید و بنالید پس شربتی بخورد و مفرحی ساختم او را معتدل و یک هفته معالجت کردم خون بجای بازآمد و آن علت زائل شد و عذر بقرار خویش بازآمد و او را فرزند خواندم و او مرا پدر خواند و امروز مرا چون فرزندان دیگر است.

فصل

مقصود از تحریر این رسالت و تقریر این مقالت اظهار فضل نیست و اذکار خدمت نی بلکه ارشاد مبتدی است و احماد خداوند ملک معظم مؤید مظفر منصور حسام الدولة و الدنیا و الدین نصرة الاسلام و المسلمین عمدة الحیوش فی العالمین افتخار الملوک و السلاطین قامع الکفرة و المشرکین قاهر المبتدعة و الملحدین ظهیر الأیام مجیر الأنام عضد الخلافة جمال الملة جلال الأمة نظام العرب و العجم اصیل العالم شمس المعالی ملک الامراء ابو الحسن علی بن مسعود بن الحسین نصیر امیر المؤمنین ادام الله جلاله و زاد فی السعادة اقباله که پادشاهی را بمکان او مفاخرت است و دولت را بخدمت او مبادرت ایزد تبارک و تعالی دولت را بجمال او آراسته داراد و ملک را بکمال او پیراسته و چشم خداوند زاده ملک مؤید مظفر منصور شمس الدولة و الدین بحسن سیرت و سریرت او روشن باد و حفظ الهی و عنایت پادشاهی بر قد حشمت و قامت عصمت