برگه:ChaharMaqaleh.pdf/۹۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۶۲
در علم نجوم و غزارت منجم در آن

عالم علوی و سفلی و اشکال و اوضاع ایشان و نسبت ایشان با یکدیگر و مقادیر و ابعادی که میان ایشان است و حال آن حرکات که مر کواکب راست و افلاک را و تعدیل کرها و قطعهای دائرها که بدو این حرکات تمام می‌شود و مشتمل است مر این علم را کتاب مجسطی و بهترین تفسیرها و بهترین شرحهای او تفسیر نیریزی است و مجسطی شفا اما فروع این علم علم زیجهاست و علم تقاویم، اما علم احکام از فروع علم طبیعی است و خاصیت او تخمین است و مقصود ازو استدلال است از اشکال کواکب بقیاس [با] یکدیگر و بقیاس درج و بروج بر فیضان آن حوادثی که بحرکات ایشان فائض شود از احوال ادوار عالم و ملک و ممالک و بلدان و موالید و تحاویل و تساییر و اختیارات و مسائل و مشتمل است بدانچه برشمردیم تصانیف ابو معشر بلخی و احمد عبد الجلیل سجزی و ابو ریحان بیرونی و کوشیار جیلی پس منجم باید که مردی بود زکی النفس زکی الخلق رضی الخلق و گوئی عته و جنون و کهانت از شرائط این باب است و از لوازم این صناعت [و] منجم که احکام خواهد گفت باید که سهم الغیب در طالع دارد یا بجای نیک از طالع و خداوند خانهٔ سهم الغیب مسعود و در موضعی محمود تا آنچه گوید از احکام بصواب نزدیک باشد و از شرائط منجم یکی آن است که مجمل الأصول کوشیار یاد دارد و کار مهتر پیوسته مطالعه می‌کند و قانون مسعودی و جامع شاهی می‌نگرد تا معلومات و متصورات او تازه ماند.

حکایت

یعقوب اسحق کندی یهودی بود اما فیلسوف زمانهٔ خویش