هفتاد سال کما بیش این داستان در میان میبود .لیکن چون سیمری را مرگ فرا رسید ،کسی را جانشین نگردانیده «توقیع» از امام بیرون آورد که دیگر دری نخواهد بود و امام بیکبار[۱] ناپیدا خواهد بود .دانسته نیست این کار او چه رازی میداشت.
از آن زمان شیعیان بیکبار بی امام گردیدند و بیسر ماندند .لیکن چون «حدیثهایی» از امامان در میان میبود، بدینسان» :در رخداده ها به آنانکه گفته های ما را یاد گرفته اند باز گردید .آنان «حجت» من به شمایند و من «حجت» خدا به آنان میباشم»[۲] ملایان و فقیهان به همین دستاویز خود را جانشین امام خواندند و به شیعیان پیشوایی آغاز کردند.
به گفته خودشان آن چهار تن جانشینان ویژه (نواب خاصه) میبودند و اینان جانشینان همگان (نواب عامه) میباشند.
اینکه امروز ملایان آن جایگاه را برای خودشان باز کرده اند و مردم را زیردست خود میشمارند و از آنان «خمس و مال امام» میگیرند ،بلکه سررشته داری (یا حکومت) را از آن خود شناخته دولت را «غاصب» و «جائر» میشمارند ،این دستگاه به این بزرگی ریشه و بنیادش جز آن دو «حدیث» نمی باشد.
از آنسوی در زمان عثمان بن سعید و جانشینانش از داستان «مهدیگری» نیز سود جسته امام ناپیدای خود را «مهدی» نیز شناخته اند و بدینسان رنگ دیگری به شیعیگری افزوده شده است و چون مهدیگری خود تاریخچه ای میدارد میباید نخست آن را باز نموده[۳] سپس بسر سخن خود آییم:
اینکه در آینده کسی پیدا خواهد شد و با یکرشته کارهای بیرون از آیین (خارق العاده) جهان را به نیکی خواهد آورد پنداریست که در بسیاری از کیشها پیدا شده :جهودان چشم براه مسیح میدارند ،زردشتیان شاه بهرام را می بیوسند[۴]، مسیحیان به فرود آمدن عیسی از آسمان امیدمندند ،مسلمانان چشم براه مهدی میدارند.
چنانکه دارمستتر (شرقشناس جهود نژاد فرانسه) در این باره گفته ،[۵]این پندار از باستان زمان در میان ایرانیان و جهودان میبوده.
ایرانیان که به اهریمن باور داشته کارهای بد جهان را ازو میدانسته اند ،چنین می پنداشته اند که روزی خواهد آمد و کسی از نژاد زردشت بنام «سااوشیانت» پیدا خواهد شد و او اهریمن را کشته جهان را از همه بدیها خواهد پیراست .اما جهودان چون آزادی کشور خود را از دست هشته به بندگی آشور و کلده افتاده بودند ،یکی از پیغمبرانشان چنین نوید داده که در آینده پادشاهی (مسیحی) از میان جهانیان خواهد برخاست و جهودان را دوباره به آزادی خواهد رسانید ،که جهودان از آنهنگام مسیح را بیوسیده اند و کنون هم می بیوسند.
- ↑ بیکبار ؛ بیکباره = بکلی ،یکدفعه ،بناگاه (ویراینده)
- ↑ »واما فی الحوادث الواقعه فارجعوافیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم کما انا حجه اﷲ علیهم».
- ↑ باز نمودن = بیان کردن (ویراینده)
- ↑ بیوسیدن = منتظر بودن ،انتظار داشتن (ویراینده)
- ↑ کتاب «مهدی» که به فارسی ترجمه و چاپ یافته .