نمیدانم ملایان به این ایرادها چه خواهند گفت؟! ...نمی دانم آیا به خود آمده زشتی کارشان را خواهند دریافت؟! .نمی دانم آیا خدا را به یاد آورده شرمی خواهند کرد؟!...
بارها دیده ایم که در چنین هنگامی به هایهوی برخاسته مردم عامی و پیره زنان تیره مغز را برآغالانیده[۱] بکار می اندازند ،یا به دولت روآورده داد میخواهند ،یا بیکبار خود را به خاموشی زده نادیده و ناشنیده می انگارند ،و همانا در این هنگام نیز به آن رفتارها خواهند برخاست.
اینست مینویسم که هیچیکی از اینها سودی نخواهد داشت .ما را چه هایهوی شما و چه قارقار کلاغان. به دولت نیز رو آوردن نابجا و بیهوده است .دولت را در این باره کاری یا سخنی نتواند بود .قانون به او راه نداده .ما به کسی دشنام نداده و »توهینی« نکرده ایم .ایرادهایی گرفته ایم و پاسخهایی خواسته ایم .دولت را در این زمینه چکار است؟!.
آنگاه گرفتم که هایهوی بزرگی راه انداختید ،گرفتم که پای دولت را به میان کشیدید ،گرفتم که چند گاهی رفتید و آمدید ،گفتید و شنیدید و به خودنماییها پرداختید ،آیا با اینها ایرادهای ما از میان خواهد رفت؟! ...آیا به پرسشهای ما پاسخی خواهد بود؟! ...آیا همان رفتارها دلیل دیگری به بیپایی کیش و دعوی شما شمرده نخواهد شد؟! ...آیا همانها نشان دیگری از زورگویی شما نخواهد بود؟! ...چرا آن نمی کنید که بنشینید و با هم بسکالید و یکراه بخردانه پیش گیرید؟! ...چرا آن نمی کنید که نشستها برپا گردانیده سخنان ما را بخوانید و بفهمید و بیندیشید و به داوری خرد سپارید که اگر راستست بپذیرید ،و اگر راست نیست هر پاسخی میتوانید بنویسید؟!...
بهرحال ما به شما آگاهی میدهیم:
زوری به آن آشکاری را نتوان برتافت .بیست ملیون مردم را قربانی آز و هوس شما نتوان دید .ما شما را به داوری خوانده ایم .اگر پاسخهایی میدارید بگویید ،اگر نمی دارید به گمراهی خود خَستوان گردیده به راه آیید و از خدا آمرزش طلبید .اگر میگویید» :نه پاسخهایی میداریم و نه براه خواهیم آمد» پیداست که زورگوییست و پیداست که پاسخ زورگویی چه تواند بود.
چیزی را که میباید در پایان بنویسم آنست که برخی از این ملایان آرزومندند که ما را «تکفیر» کنند و «شریعت» خود را به «اجرا» گزارند» .یکی را به دیه راه نمی دادند خانه دهبان را میپرسید».
ما صد ایراد ریشه کن به کیش آنان میگیریم که به یکی پاسخ نمی توانند داد و باز با چنین خیره رویی پیش می آیند .ما میگوییم :کیش شما از ریشه تباه است و آنان میخواهند با همان کیش ما را «کافر» خوانند .در اینجاست که باید هرکسی به اندازه نادانی آنان پی برد.
باید به آنان گفت :بسیار دورید .شما معنی «کافر» یا بیدین را نیز نمی دانید .بیدین کسیست که خدای زنده را گزارده به مردگان هزار ساله پرستد .بیدین کسیست که خدای آفریدگار را نشناخته رشته کارهای جهان را به دست «حضرت عباس» و «جناب علی اکبر» و «امامزاده داود» دهد .بیدین کسیست که در برابر یک گنبدی گردن کج کند و به یک زنی که در زندگیش
- ↑ برآغالانیدن = تحریک کردن آغالیدن = شوریدن (ویراینده)