برگه:Doctor Faustus.pdf/۸

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۳
دکتر فاستوس

از مطالعه نسخی که از چند نمایش قدیم باقی است درجهٔ هنرمندی و ذوق نویسندگان تازه‌کار که پیشوایان درام‌نویسان انگلستان بشمارند معلوم می‌شود: مثلاً در سال ۱۹۵۲ دو نمایش خنده‌انگیز (کمدی) یکی در دانشگاه «کمبریچ» و دیگری در مدرسه معروف «اتن» داده شد.

نمایش اول که «سوزن گمر گرتون»[۱] نام داشت داستانی پر از شوخی‌های زننده و جست و خیزهای عوام‌پسند بود ولی به پرده‌های مختلف تقسیم گشته بود. نمایش دوم که «رالف رویستر دویستر» [۲] نام داشت تقلید کاملی از اثر پلوتوس رومی بود و از حیث ابداع و ابتکار اهمیت ادبی نداشت.

نخستین درام غم‌انگیز را نیز دانشمندان نگاشتند، چنانکه دو شاعر و نویسندهٔ انگلیسی موسوم به «تامس نورتون»[۳] و «تامس سکویل»[۴] بهمکاری یکدیگر داستان معروف به «گربدوک»[۵] را که تقلید از کارهای سنکا است نوشتند و این اثر را وکلای دادگستری در سال ۱۹۵۲ در حضور «ملکه الیزابت» نمایش دادند. در این اثر دستور کلی ارسطو راجع بوحدت زمان و مکان رعایت شده بود، بدین کیفیت که تمام داستان در مدتی اتفاق می‌افتاد که در عالم خارج، یعنی جهان وقوع، زمان برای انجام دادن آن ضرور بود و همینطور تمام حکایت در یک محل کوچک که بتوان آنرا در سکوی تئاتر مجسم نمود پیش میامد و صحنه تغییر نمی‌کرد. گذشته از این باطاعت از قسمت دیگر از قانون کلی ارسطو اشخاص داستان در صحنهٔ تئاتر بعمل و جنبش اقدام نکرده فقط بمکالمه

می‌پرداختند و جنبش و حرکت را بتصور خواننده رها میکردند. اینگونه


  1. Gammer Gurton's Nedle
  2. Ralhp Roister Doister
  3. Thomas Norton
  4. Thomas Sackville
  5. Gorboduc