برگه:DonyaKhaneManAst.pdf/۲۹

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

خلاصی از چه راهیست ؟

باید به ناکتا نصیحت کرد قدری به آتیه‌اش فکر کند. به صحرا برود ولی از رفتن به مجالس شمر و يزيد اجتناب داشته باشد. زندگی، که میشود آن را به جنایات متصله بهم تعبیر کرد بخودی خود تعزیه‌یی‌ست که به آن عادت کرده ایم. تعزیه‌ی دیگری که بر آن علاوه میشود، وقتی که نمی تواند وسیله‌یی برای درمان دردهای ما باشد، چه فایده یی دارد؟

اگر می خواهی ناکتای تو ناخوش نشود او نباید بکار بیفایده بپردازد. مادرمحزون! مصائب دوره‌ی حیات شیرهای گرسنه اند. نباید به چشمه‌ای گریان بچه ، متصل آن شیرها را نشان داد.

فرزند مهجور تو
نیما