انتقاد از اوضاع مدارس ولایتی نیز موضوع جداگانه است. قبول کنند یا نه، نوشته ام و مینویسم. تأسیس مدارس در ولایات مطلقاً یک ظاهرسازی و هوسرانی است، بدون توجه در تنظیم دروس و ادوات مدرسه و تنظیم کار معلم و فراهم کردن وسائل کار او و این قبیل چیزها و آنچه مربوط است به تعلیم و تربیت و طرق معلوم آن. فقط سوراخهای بدهوای تنگی کرایه کردهاند و چند میز شکسته در آن گذاشتهاند و در راس آن معلمی با ماهی شش، هفت تومان مزد؛ چون میخواهند درولایات هم مدرسه داشته باشند. اسم این سوراخها را مدرسه گذاشتند.
معهذا نباید ناامید بود بینیاز عزیزم! بینیاز نجیب! بینیاز بزرگوار! مردی که در سرتاسر مملکت بندرت میتوانم مثل تو را پیدا کنم. بعد از این هر اقدامی کردم، خواهم نوشت.
به خانم و تمام اطفال خردسالت از طرف من سلام بفرست. اطفالت را از معاشرت مانع باش و تا میتوانی نزدخود تربیت کن. وجودهای آنها پرتوهایی هستند که طبیعت به تو عطا کرده است، ممکن است دیگران با آنها هدایت شوند.