۳ بهمن ۱۳۰۸
لاهیجان
دوست من ،گيلك !
شمارهی اول روزنامهی «رشت»، که به عنوان من فرستاده شده بود،
رسید. در بین همهی روزنامههای ولایتی که من دررشت دیدم و بنا به علتی اخیراً
به تاریخ اسناد و اوراق املاك مردم شباهت پیدا کرده بودند؛ روزنامهی شما
مجموعهیی از اطلاعاتی است که میتواند برای مردم سودمند واقع شود. و
همینطور با ترجمهی «شب در دریا»ی خود برای اهل حس وهنر.
عمده مطلب، برای جلب توجه و رغبت مردم، همین طریقه است زیرا که تمام نقوش درحد طلب خود، مساوی نیستند. اشیاء خارجی هر کدام تأثیرات خاصی در آنها دارند. هر کس در روزنامه جستجو میکند چیزی را بیابد که مطبوع طبع خود اوست. در زمان کنونی مملکتی که مادر آن زندگی میکنیم و میخواهیم واقف به احوال مردم بوده باشیم، در اصناف متخصصین فنون مختلفه، از عدد کافی نشانی نیست. مثلاً به این اندازه تاجر عالم، یا عالم ادبی در آن یافت نمیشود كه یك روزنامهی علمی مطلقا تجارتی یا ادبی بحد لزوم خریدار داشته باشد. به علاوه متنوعات تاریخ، تأثیر مخصوصی را