این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۳۶
مثنوی معنوی
مهر پاکان در میان جان نشان | دل مده الا بمهر دلخوشان | |||||
کوی نومیدی مرو امیدهاست | سوی تاریکی مرو خورشیدهاست | |||||
۷۲۵ | دل تو را در کوی اهل دل کشد | تن ترا در حبس آب و گل کشد | ||||
هین غذای دل بده از هم دلی | رو بجو اقبال را از مقبلی |
تعظیم نعت مصطفی علیهالسلام که مذکور بود در انجیل
بود در انجیل نام مصطفی | آن سر پیغمبران بحر صفا | |||||
بود ذکر حلیها و شکل او | بود ذکر غزو و صوم و اکل او | |||||
طایفهٔ نصرانیان بهر ثواب | چون رسیدندی بدان نام و خطاب | |||||
۷۳۰ | بوسه دادندی بر آن نام شریف | رو نهادندی بر آن وصف لطیف | ||||
اندرین فتنه که گفتیم آن گروه | ایمن از فتنه بُدند و از شِکوه | |||||
ایمن از شر امیران و وزیر | در پناه نام احمد مستجیر | |||||
نسل ایشان نیز هم بسیار شد | نور احمد ناصر آمد یار شد | |||||
وآن گروه دیگر از نصرانیان | نام احمد داشتندی مستهان | |||||
۷۳۵ | مستهان و خوار گشتند از فتن | از وزیر شوم رأی شوم فن | ||||
هم مخبط دینشان و حکمشان | از پی طومارهای کژ بیان | |||||
نام احمد این چنین یاری کند | تا که نورش چون نگهداری کند | |||||
نام احمد چون حصاری شد حصین | ||||||
تا چه باشد ذات آن روحالامین |
حکایت پادشاه جهود دیگر که در هلاک دین عیسی سعی مینمود
بعد ازین خونریز درمان ناپذیر | کاندر افتاد از بلای آن وزیر | |||||
یک شه دیگر ز نسل آن جهود | در هلاک قوم عیسی رو نمود | |||||
گر خبر خواهی ازین دیگر خروج | سوره بر خوان وَاسما ذاتِ البروج |