برگه:Hamzanama.pdf/۳۵

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

زن با دل خوشحال به پیش در دوید و گفت ای شخص چون من درینخانه تنهایم چون سوی نامحرمی در یک مناسب است که از شکاف خانه زر را تسلیم نمائی و روی براه مانی که خدایت خیر دهاد و دران اثنا همسایه‌های بیمروت ازین حقیقت بخانه بخت حمال دویدند و آن غریب را از چگونگی بار گران حال پرسیدند و سبب آن بود که چون قاصد ارقش بکوفه رسید و در همه جا حال خانه بخت حمال پرسید چون بخانه بخت حمال رسید روی آنجا آورد و از همسایه‌گان تفحص کرد پرسید که چه کاری که مبلغ یکهزار درم بخت حمال فرستاده است که بعیال او دهم همسایه‌گان چون نام زر شنیدند یکدیگر را خبر کردند و در خانه بخت حمال جپت ثریا جمع کردند ‎القصه زن بخت حمال با ایشان آشفتگی کرد و شکر الهی بجا اورد و درین اثنا وضع حمل شد.

داستان دویم تولد شدن خواجهٔ بزرجمهر علیه السلام چون مدت حمل زن خواجه بخت حمال تمام شد بطالع سعد همایون