این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

و فرزندان بتقدیم رساند دلارام پیش آمد و شرط اطاعت بجا آورد و ملایمت بسیار کرد به پیر زال را ازان مهری در دل افزود او را بفرزندی قبول کرد چون دلارام بخانه پیر درآمد زن او را دید از ناداری عریان و فرزندانش از گرسنگی گریان منزلی در عقیل ویرانی و خانه در کمال بی‌سامانی فرش منزل گلیمی چند از گسخته و متاع خانه استخوان ریزه سفال درهم ریخته در یک جا خر مرده افتاده و یکسو کوزه چند شکسته نهاده و اسباب مطبخ دو کاسه بود و یک دیک شکسته سه قاشق بود هر سه بند بسته دلارام دعا کرد و گفت اگر رخصت فرمائی خانه را صفائی دهم پیر زال گفت چنان کن دلارام برخواسته گلیم کهنه از خانه بدر کرده زمین را آب و جاروب کشید و سقف را از تا عنکبوت پاک کرده و گلیم را افشانده هر کدام را در موضع بیکدیگر گسترانید و پیش برابر رفت و سر عیال و اطفال را شست شوی داد و شانه کرد و شستن و پوشانیدن رخت ایشان بانواع خدمتکاری بجا آورد ‎راوی گوید چون دولت