این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۱۷
- باغبان را وقت میوه گوش کر میباید
- با فاسق متواضع بسر بردن بهتر که با عابد متکبر مصاحبت کردن
- بالای سیاهی رنگی نیست
- با مار بد زیستن از آن بهتر که بناکام در یار بد نگرستین
- با مردم دانا از در حیله در آمدن چنان است که آب در هاون سائیدن (م)
- با هر که بدی کردی تا دم مرگ از او نیندیش
- با هم جنس مأنوس باش نه با ناجنس
- ببخش و منت منه که نفع آن بتو باز گردد
- بپرهیز از نادانی که خود را دانا شمرد
- بچوگان همت توان برد گوی
- بخت چون واژگون شود فالوده دندان شکند
- بخواری مردن بسی بهتر از خوار شدن نزد دونان است
- بد بودن بهتر که با بدان نشستن
- بدتر از کفر ابلیس