این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۳۷
- دست شکسته کار میکند دل شکسته کار نمیکند
- دست شکسته وبال گردن است
- دشمن بملاطفت دوست نگردد بلکه طمع زیاده کند
- دشمن دانا به از نادان دوست
- دشمنان در زندان دوست میشوند
- دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد
- دل آزرده را سخن سخت است
- دل بدل راه دارد
- دل دوستان آزردن مراد دشمنان آوردن است
- دلی که بوفا برود بجفا برود
- دنیا دار مکافات است
- دنیا مزرعه آخرت است
- دو چیز محال عقل است خوردن بیش از رزق مقسوم و مردن پیش از وقت معلوم
- دود از کنده بر میخیزد
- دوری و دوستی