برگه:HezaroYekSokhan.pdf/۴۴

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۳۷
  1. دست شکسته کار می‌کند دل شکسته کار نمی‌کند
  2. دست شکسته وبال گردن است
  3. دشمن بملاطفت دوست نگردد بلکه طمع زیاده کند
  4. دشمن دانا به از نادان دوست
  5. دشمنان در زندان دوست می‌شوند
  6. دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد
  7. دل آزرده را سخن سخت است
  8. دل بدل راه دارد
  9. دل دوستان آزردن مراد دشمنان آوردن است
  10. دلی که بوفا برود بجفا برود
  11. دنیا دار مکافات است
  12. دنیا مزرعه آخرت است
  13. دو چیز محال عقل است خوردن بیش از رزق مقسوم و مردن پیش از وقت معلوم
  14. دود از کنده بر می‌خیزد
  15. دوری و دوستی