برگه:IOHP-Interview-Alikhani.pdf/۱۴۱

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
عالیخانی (۸)
– ۸ –

ج – نه بخاطر اینکه بهرحال آن زن جزء گروه زنانی بود که برای گرفتن حق رأی زنان خیلی فعالیت کرده بود و بنابراین نمیخواستند یک حالتی را بدهند که یک خرده حساب با همه اینها دارند. حساب شوهر را از حساب زن جدا بکنند، یک همچین چیزی. زن جالبی هم نبود و برخلاف چند نفر دیگر از آنها که واقعاً زحمت کشیده بودند برای کسب حقوق زنان، این یک در واقع بُر خورده بود میان آنها. در هر حال به این ترتیب این کنگره آزادزنان و آزادمردان بکار خودش خاتمه داد و تصمیم گرفت که لیست انتخاباتی تهیه بکند و نامزدهای خودش را معرفی بکند و در آن میان البته آقای عبداله ریاضی که استاد دانشکده فنی تهران بود تصور میکنم حتی رئیس این کنگره شد با چیزی شبیه این، و حسنعلی منصور خیلی فعالیت میکرد و مرتب در کنگره بود با تمام اعضای کانون مترقی. کس دیگری که در این کنگره خیلی فعالیت داشت منصور روحانی بود که در آن زمان رئیس سازمان آب تهران بود ولی بسیار مرد با شخصیت و با عرضه‌ای در کارش بود و در ضمن هم او هم بلد بود چطوری پشت‌هم‌اندازی بکند و از چند سال پیش مورد توجه دکتر اقبال و شاه قرار گرفته بود. بالا آمدن منصور روحانی هم به این صورت بود که او معاون سازمان آب تهران بود و شخصی بنام میکده که خویشاوند عباس مسعودی بود رئیس سازمان آب بود و منصور روحانی شخص باهوشی بود و مهندس خوبی بود و از دانشکده فنی تهران هم شاگرد اول شده بود و بنابراین میان طبقه مهندس وجهه و احترامی داشت و تصور میکنم مدتی هم عضو حزب ایران بود. بهر حال او که آدم زرنگ و در ضمن بسیار جاه‌طلبی بود با میکده نمیساخت و میکده هم دنبال استفاده شخصی بود و روحانی فرصت را غنیمت شمرد که با او برخورد بکند و او را متهم به سوءاستفاده کرد و حق هم داشت و البته چون آدم زرنگی بود متوجه شده بود که نخست وزیر وقت دکتر اقبال هم میانه خوبی با میکده ندارد و فقط پشتیبانی عباس مسعودی باعث شده که این سر کارش بماند. و این جریان که شد توانست در واقع پرونده‌ای برای میکده درست بکند و از اعلیحضرت اجازه بگیرد که او را از سر کار بردارد. میان پرانتز