برگه:IOHP-Interview-Alikhani.pdf/۱۸۲

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
عالیخانی (۱۰)
– ۸ –

میشود رشوه داد به چه کسانی نمیشود. البته بعضی موارد مسخره هم داشتیم. مثلاً وقتی نیازمند معاون صنعتی وزارتخانه شده بود یک نفر دو قالیچه به خانه او برده بود و او هم واکنش شبیه من داشت یعنی اول متوجه نشده بود که این چیست؟ فکر کرده بود اشتباه آوردند و گفته بود من قالیچه نخریدم. و توضیح به او داده بودند که نه این قالیچه‌ها را فلان شخص فرستاده. و این باز هم نفهمیده بود و اصرار کرده بود "من قالیچه احتیاج نداشتم." ولی آن طرف باز گفته بود "من موظف هستم قالیچه‌ها را اینجا بگذارم، این مال شماست." و رفته بود. و نیازمند با حالت ناراحت قالیچه‌ها را زیر بغل گرفته بود و در کوچه بدنبال آن شخص میدویده و وادارش کرده بوده که قالیچه‌ها را در اتومبیل بگذارد و ببرد. و همان روز نزد من آمد و گزارش این کار را داد. و رنگ پریده‌ای داشت و من فکر میکردم سکته خواهد کرد. بهرحال در این مورد هم به علومی گفتم که به آن شخص تلفن بکند و تهدیدش بکنند که چنین کارهای مورد تعقیب قرار خواهد گرفت. این نوع اقدامات کوچک اثر داشت. یک بار هم چنین جریانی برای مهندس خسرو شیرزاد مدیرکل صنعتی ما پیش آمد و شخصی نزد او آمده بود و تصور میکنم بیست سی هزار تومان پول در پاکتی در اختیار او گذاشته بود. و وقتی شیرزاد ماجرا را پرسیده بود، گفته بود که این را بخاطر فلان کاری که باید انجام بدهند با انجام داده‌اند میدهد. شیرزاد هم فکر میکرد که این کسی که پول را آورده خودش ذینفع است. در اطاقش را بسته بود و کتک مفصلی به این شخص زده بود. باید در نظر بگیرید که شیرزاد مرد بسیار تنومند و قوی‌ای بود و من برای کسی که از او کتک بخورد بسیار متأسفم. ولی این شخص را در حالت نزاری از اطاقش بیرون کرده بود و وقتی این شخص بیرون رانده شده بود تازه شیرزاد متوجه شده بود که این کارمند آن شرکت بوده و خودش کاره‌ای نبوده. ولی همه اینها نتیجه‌اش یعنی خبرش به همه میرسید. و برای من تعجب‌آور بود که چگونه کوچکترین کاری که ما میکنیم پس از مدتی عکس‌العمل دارد بین افراد بخش خصوصی. به این