سلطنت نشست.
البته اردشیر مایل بود، که پادشاه سرتاسر ایالت پارس شود، ولی پابگ از قصد پسر جاهطلب خود هراسان شده، نامه بحضور شاهنشاه اردوان (اردوان پنجم) طلبید، که تاج گوچیهر را بسر فرزند ارشد خویش شاپور گذارد.
شاهنشاه در پاسخ نوشت، که او پابگ و پسرش اردشیر را یاغی میشناسد. پابگ اندکی بعد از این واقعه بدرود حیات گفت و شاپور بجای او نشست. میان او و برادرش اردشیر نزاع درگرفت. اتفاقا شاپور بطور ناگهانی وفات یافت و سبب را چنین نوشتهاند، که هنگام حمله به دارابگرد، شاپور در خانه ویرانه فرودآمد غفلة سنگی از سقف جدا شد و او را از پای درآورد. برادران دیگر تخت و تاج را به اردشیر تقدیم کردند و بدینسان او در سال ۲۰۸ میلادی شاه شد.[۱] اردشیر چندی بعد برای جلوگیری از خیانت و طغیان برادران فرمان داد، که همه آنان را بقتل آوردند. اردشیر بعد از آنکه طغیان دارابگرد را فرونشاند، باستحکام مبانی قدرت خویش پرداخت و ایالت کرمان، که در جوار کشور او بود، مسخر و پادشاه آنجا موسوم به ولخش[۲] را اسیر کرد. سواحل خلیج فارس جزو قلمرو آن شهریار جهانگشا گردید. گویند در این ناحیه سلطانی بوده، که مردم او را چون خدایی میپرستیدهاند.، و وی بدست اردشیر از پای درآمد. اردشیر بعد از بسط قدرت خود در تمام پارس و کرمان، که دنباله جغرافیائی[۳] آن بشمار میآید، فرمان داد تا در گور (فیروزآباد کنونی) قصری و آتشکدهای برآوردند و یکی از فرزندان خود را، که هم اردشیر نام داشت، والی کرمان کرد.
عاقبت میان اردشیر و شاهنشاه اشکانی جنگ درگرفت. اردوان پادشاه اهواز