برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۱۵۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۱۵۱
تشکیلات دولت شاهنشاهی
 

هریک از این طبقات به چند دسته تقسیم می‌شد. طبقه روحانیان مشتمل بوده است بر: قضات (داذور)،[۱] و علماء دینی (پست‌ترین و متعددترین مرتبه این علماء صنف مغان بوده، پس از مغان موبذان و هیربذان و سایر اصناف روحانی، که هریک شغلی و وظیفه خاصی داشتند)، دیگر از شعب طبقه روحانی دستوران و معلمان بوده‌اند و این صنف اخیر را مغان اندرزبذ می‌گفته‌اند. اما طبقه جنگیان مشتمل بر دو صف سوار و پیاده بوده است، که وظایف مختلف داشتند. اصنافی، که در طبقه مستخدمین ادارات تشخیص داده شده، از این قرار است: منشیان، نویسندگان احکام محاکم و نویسندگان اجازه‌نامه و قراردادها و مورخان و پزشکان و منجمان نیز جزء این طبقه بشمار بوده‌اند. طبقۀ توده هم مرکب از اصناف و شعبی بود مثل تجار و فلاحان و سوداگران و سایر پیشه‌وران.

هریک از این طبقات رئیسی داشت، رئیس روحانیان موبذان موبذ، رئیس جنگیان ایران سپاه‌بذ،[۲] رئیس دبیران، ایران دبیربذ[۳] (یا باصطلاح دیگر دبیران- مهشت،[۴] رئیس طبقه چهارم را و استریوشان سالار (یا باصطلاح دیگر و استریوش‌بذ یا هتخشبذ) می‌گفتند. هر رئیس یک نفر بازرس در تحت در اختیار داشت، که مأمور سرشماری طبقه بود. بازرس دیگر موظف بود، که بدرآمد هر فردی از افراد طبقه[۵] رسیدگی کند و نیز یک نفر آموزگار (اندرزبذ) در اختیار او بود «تا هرکس را از اوان کودکی علمی یا پیشۀ بیاموزد و او را بتحصیل معاش قادر کند».[۶]

در ازمنۀ نخستین عهد ساسانیان، یک تقسیم اجتماعی دیگر وجود داشته، که بی‌شبهه از بقایای عهد اشکانیان بوده است. نام این طبقات را در کتیبه حاجی‌آباد،


  1. dadhvar
  2. Eran-spahdabh
  3. Eran-dibherbadh
  4. dibheran-mahisht
  5. در چاپ مینوی لفظ «دغل» بجای «دخل» آمده است.
  6. نامه تنسر، دارمستتر، ص ۱۸–۲۱۷ و ۵۲۲، و مینوی، ص ۱۵.