برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۱۷۶

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

حق مداخله داشتند و می‌توان گفت، که هر فردی من المهد الی اللحد در تحت نظارت و سرپرستی روحانیون بود. «عموم مردمان مغان را مقدس شمرده احترام می‌کردند. امور عامه خلق بر طبق نصایح و موافق پیش‌بینی مغان ترتیب و تمشیت می‌گرفت و مخصوصا در دعاوی اشخاص دقت می‌کردند و با نهایت مواظبت جریان وقایع را مد نظر گرفته، فتوی می‌دادند و ظاهراً هیچ‌چیزی را مردمان درست و قانونی نمی‌دانستند، مگر آنکه بتصدیق مغی رسیده باشد»[۱]

اسباب قدرت روحانیون فقط این نبود، که از جانب دولت حق قضاوت داشتند و ثبت ولادت و عروسی و تطهیر و قربانی و غیره با آن بود، بلکه علت عمده اقتدار آنان داشتن املاک و ضیاع و عقار و ثروت هنگفت بود، که از راه جرائم دینی و عشریه و صدقات عاید آنان می‌شد. در عمل این طایفه استقلال تام داشتند و می‌توان گفت که دولتی در دولت تشکیل داده بودند. حتی در زمان شاپور دوم کشور ماد و خصوصا ایالت آتروپاتن (آذربایجان) را کشور مغان می‌شمردند. در آن نواحی املاک حاصل‌خیز و ییلاقات و ابنیه عالی داشتند، که دیوار و حصاری حافظ آن نبود[۲] و مغان بنا بر قواعد و رسوم خاص خود می‌زیستند.[۳] رؤسای بزرگ این طایفه بی‌شک دارای املاک بسیار بوده‌اند.

روحانیون زردشتی سلسله‌مراتبی داشتند، که بسیار منظم بود، اما اطلاع مفصلی از آن نداریم. مغان (که آن را مگوان[۴] یا مگوگان[۵] نوشته‌اند) طبقه بزرگ روحانیون فرودست را تشکیل می‌داده‌اند. ظاهراًً رئیس معابد بزرگ را


  1. آگاثیاس کتاب دوم، بند ۲۶.
  2. حافظ بزرگان دین مقام معنوی و روحانی آنان بود.
  3. آمیانوس، کتاب ۲۳، بند ۶، فقره ۳۵.
  4. maguan
  5. magugan