بموجب روایت فوستوس بیزانسی، اسرای ایرانی را پوست میکند و بکاه انباشته نزد پپ میفرستاد پپ عاقبت این نرسه را، که مصلحتگزار فضولی بود، زهر چشانید و خود او نیز بسعی دسیسهکاران ارمنی، در نظر والنس مظنون واقع شد و عاقبت بتحریک امپراطور بقتل رسید. بعد مذاکراتی بین ایران و روم واقع شد. نماینده ایران یکی از نجبای دودمان سورن بود. والنس مجددا حق مداخله در امر تاج و تخت ارمنستان را بشاه ایران واگذار کرد. معذلک رومیها ورزدت[۱] نامی از شاهزادگان ارمنستان را به پادشاهی منصوب نمودند، اما بین او و روم هم اختلاف درگرفت و خلع شد. سپس دو شاهزاده صغیر که پسر پپ بودند به پادشاهی رسیدند. و چون نایبالسلطنه مانول مامیکونی دوست ایرانیان و برادر موشل (که بدست ورزدت بقتل رسیده بود) از شاهنشاه ایران یاری طلبید، تا از مداخله روم جلوگیری کند: شاهپور فرصت را غنیمت شمرد و لشکری به فرماندهی سورن به ارمنستان فرستاد و این سردار را به مرزبانی ارمنستان منصوب نمود.[۲] شاهپور پس از این
- ↑ Varazdat
- ↑ در ذکر خلاف از تاریخ آشفته و تاریک روابط ارمنستان با ایران و روم از حیث کلمات تابع روایت یوستی هستیم (یوستی، فقه اللغه،۲، ص ۵۲۴ و بعد)، که از کلیه منابع ارمنی و رومی و بیزانسی استفاده کرده است. مقایسه شود با مارکوارت، تحقیقات در باب تاریخ ایران Untersuchungen 3 Geschichte Irans، ج ۱، ص؛۴۴ و ما بعد.
نوشته شده: اصلاح و تکمیل کند و گوید این کتیبه حاکی از تسخیر مجدد تیگرانوگرتا پس از شورشی در آنجاست و ثابت میکند، که در پس موضوع آن همین واقعه ما نهفته است و بانی این کتیبه بشات میباشد. در فاصله دو ساعت و نیم راه از فرقین لهمان هوپت در روی تخته سنگی، که قلعه بشات کردها روی آن بنا شده، نقشی یافته است، که یکی از شاهان ساسانی را سوار بر اسب نشان میدهد و صورت او متوجه راست است و مردی پیاده در دنبال است او بر پای است، بنا بر فرض مصنف مذکور، که یکی از روایات محلی نیز آن را تأیید مینماید، این سوار شاپور دوم است و آن نقش از غلبه شاپور بر ارشک پدر پپ مذکور حکایت میکند، که چند سال پیش از آن واقع شده است. (همان کتاب، ص ۲۰-۴۱۹).