مراسم نامزدی غالباً در سن طفولیت بعمل میآمد و ازدواج در جوانی صورت میگرفت. در پانزده سالگی دختر باید شوهردار میشد[۱]. معمولا وصلت بوسیلۀ یک نفر واسطه بعمل میآمد[۲]. مهر را معین میکردند، پس آنگاه شوهر مبلغی به پدر آن دختر میپرداخت، لکن میتوانست آن پول را در بعضی موارد مجددا مطالبه کند، مثلا «اگر بعد از عروسی معلوم میشد، که زن ارزش آن مبلغ را ندارد»[۳]. ظاهراً مقصود از این عبارت آن است، که زن عقیم باشد. بعلاوه پدر نبایستی دختر را مجبور باختیار شوهری، که خود تعیین کرده بنماید و اگر دختر ابا میکرد، پدر حق نداشت او را بدین سبب از ارث محروم کند[۴]. پس از عقد ازدواج اجر اعمال خیر زن متوجه شوهرش میشد[۵].
اگر دختر جوانی، که در موقع مناسب او را به شوهر نداده بودند، ارتباط غیر مشروع پیدا میکرد، حق نفقه از طرف پدر داشت و از بردن ارث محروم نمیشد، بشرط اینکه آن ارتباط را قطع کند و حتی اطفالی، که از این پیوند غیر مشروع بدنیا میآمدند، نفقهشان بعهدۀ پدر آن دختر بود[۶].
شوهر میتوانست بوسیلۀ یک سند قانونی زن را شریک خویش سازد. در این صورت زن شریک المال میشد و میتوانست مثل شوی خود در آن تصرف کند[۷]. فقط بدین طریق زوجه میتوانست معامله صحیحی با شخص ثالث بعمل آورد، زیرا در این قبیل امور و در عواقب قانونی آن زن را شخص مستقل میدانستند، نه عضو یک خانواده (و الا بموجب قانون زناشویی فقط شوهر شخصیت حقوقی
- ↑ دینکرد، کتاب ۸، فصل ۲۰، فقره ۹۵(نکاذم).
- ↑ بارتلمه، لهجههای ایرانی متوسط؛ ج ۲، ص ۶.
- ↑ دینکرد، کتاب ۸، فصل ۲۰، فقره ۹۴(نکاذم).
- ↑ حقوق ساسانی، جزء ۵، ص ۱۰ و ما بعد، ص ۷۲ و ما بعد و ص ۳۸؛ زن، ص ۱۱-۱۰.
- ↑ دادستان. ص ۱۵، یادداشت؛ حقوق ساسانی، ج ۵، ص ۷؛ زن، ص ۱۱.
- ↑ حقوق ساسانی، ج ۱، ص ۲۷.
- ↑ ایضاً، ص ۲۵ و ما بعد.