نام افتاد. این دو پادشاه بمنازعه برخاستند و هر یک در ایجاد کوچنشینهای جدید یونانی سعی بلیغ نمودند، ولی معذلک در اینوقت تمدنهای بومی از نو شروع به پیشرفت میکند و اثرات آن در این دوره محسوس است. مثلا سکههای یونانی و بلخی، که دمتریوس ضرب کرده، در یک جانب دارای خطوط هندی موسوم بالفبای آریانی است، که از آرامی گرفته شده است و اقراطیدس مسکوکی رواج داد، که واحد آن یک واحد شرق ایران است. در این هنگام دولتهای کوچک یونانی در دره کابل و پیشاور و غیره تأسیس یافته بود. اندکی بعد دولتهای دره کابل و هندوستان مجتمع شده، دولتی بزرگ تشکیل دادند و در اواخر قرن دوم و اوایل قرن اول قبل از میلاد مناندر[۱] مشهور، که هندیان او را میلیندا[۲] خوانند، بر آن سلطنت میکرد این شهریار چون در هندوستان بتسخیر ممالکی چند کامیاب شد، دین بودا گرفت و در میان پیروان آن آیین شهرتی عظیم یافت.
در این زمان مهاجرتهای بزرگ اقوام آسیای مرکزی شروع شده بود[۳] در نتیجه تاختوتاز قبایل هون، که از اقوام ترک بودند و خونشان با خون مغولی و چینی آمیخته بود، در ولایت کانسوی چین در نیمه اول قرن دوم قبل از میلاد ابتدا اقوامی، که باصطلاح چینیان یوهچی[۴] ووسون[۵] نام دارند، بجنبش درآمدند، بعد سایر طوایف هم شروع بحرکت کردند. پس از چند سال گروهی عظیم از قوم یوهچی که «یوهچی کبیر» نام دارند، در نواحی جیحون ساکن شدند و ما در این هنگام به نام نژادی تخار یا توغر در این ناحیه برخورد میکنیم. نکته مشکوک این است که آیا یوهچی و تخار قوم واحد بودهاند، یا یوهچیان پس از تسلط بر طایفه تخار بنام آنان خوانده شدهاند، یا یوهچی لقب طبقه سلطنتی تخارها بوده است. قسمتی از این