از استفادهها و حیف و میلهایی، که برای پر کردن کیسه خویش میکرد، چشم پوشیده در ستایش احسان و قوت ایمان او داد سخن دادهاند. یزدین صومعه را، که شیرین محبوبه خسرو بنا نهاده بود، از خواسته و اثاثه گرانبها بینیاز کرد[۱]، و «در همه جهان کلیساها و دیرها ساخت مانند بیت المقدس آسمانی، که چنانکه یوسف در چشم فرعون عزیز بود، یزدین نیز در نظر خسرو عزت داشت، بلکه بیش از یوسف محبوب بود»[۲]. در آنوقت، که ایرانیان به بیت المقدس دست یافتند، یزدین غنیمتی گزاف به تیسفون فرستاد، منجمله از چیزهائی که در انظار عیسویان بسیار عزت داشت، قطعه از دار عیسی بود، که خسرو آن را با تشریفات عظیمه در گنج تازه، که در پایتخت ساخته بود، قرار داد. یهود بیت المقدس، که موقع را برای کشیدن انتقام از عیسویان مغتنم شمرده، و کلیسیاها را آتش زده بودند، بنا بر پیشنهاد یزدین و فرمان پادشاه بدار آویخته شدند، و اموال آنان ضبط شد. پس یزدین بعضی از کلیسیاها را از نو بنا نهاد[۳][۴]. منزلت این واستریوشانسالار دوامی نیافت. علت سقوط او معلوم نیست، اما هنگامی که سپاه هرقل به نواحی مغرب ایران روی نهاد، خسرو فرمان داد، تا یزدین را کشتند و زنش را در شکنجه نهادند، شاید بگوید، که شویش گنجهای گردآورده را در کجا نهفته است.
نعمان سوم پادشاه اعراب حیره، که بدین عیسوی گرویده بود، همچنین فدای کینهجویی خسرو شد. گویند هنگامی که خسرو از پیش وهرام چوبین گریزان بود، نعمان را نزد خود خواند، و او فرمان نبرد، و از دادن دختر خود به خسرو امتناع ورزید. در فاصله سنوات ۵۹۵ و ۶۰۴، خسرو نعمان را به زندان انداخت، و امارت از دودمان لخمی گرفته، به ایاس طائی داد، و یک نفر بازرس ایرانی بر او گماشت،