برگه:IranDarZamanSasanian.pdf/۶۰۵

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

از منابع عهد ساسانی است، که تأثیر ادبیات هند در آن آشکار است،

و نفوذ ادبیات هند در قرن اخیر سلطنت ساسانیان پیدا شده است[۱].

در این روایت نام چند گنج را ذکر کرده‌اند از قبیل «گنج بادآورد» و «گنج گاو» گویند هنگامی که ایرانیان اسکندریه را در حصار گرفتند، رومیان در صدد نجات دادن ثروت شهر برآمدند و آن را در چند کشتی نهادند، اما باد مخالف وزید و سفاین را به جانب ایرانیان راند. این مال کثیر را به تیسفون فرستادند، و بنام «گنج بادآورد» موسوم شد[۲]. ثعالبی قصه «گنج گاو» را چنین روایت می‌کند[۳]: «کشاورزی مزرعه خود را به‌وسیله دو گاو شیار می‌کرد، ناگاه خیش گاوآهن، که آن را به فارسی غباز[۴]خوانند، در ظرفی پر از مسکوک زر فروشد. کشاورز به بارگاه پادشاه رفت، و واقعه را عرض کرد. شاه فرمان داد، تا آن کشتزار را کندند و مالی که در آن نهفته بود، بیرون کشیدند، صد کوزه پرسیم و زر و گوهر بدرآمد، که مهر اسکندر داشت، و جزء گنجهای او بود. چون خسرو آن مال بدید، خدای تعالی را سپاس گزارده، یکی از کوزه‌ها را به کشاورز داد، و باقی را در محلی نهاد، که بگنج گاو موسوم شد. فردوسی گنجهای خسرو را چنین میشمارد:

  نخستین که بنهاد گنج عروس چین و ز برطاس و از هند و روس  
  دگر گنج بادآورش خواندند شمارش بکردند و درماندند  
  دگر آنکه نامش همی بشنوی تو خوانی ورا دیبه خسروی  

  1. رک بالاتر ص ۴۵۱، در رساله «روز خرداد ماه فروردین» (یعنی ششمین روز از جشن نوروز، که از رسالات پهلوی است، به هیجده چیز عجیب، که در مدت هیجده سال سلطنت، بدست خسرو دوم افتاد اشاره شده است رک مودی Modi، نامه‌های آسیایی Asiatic Papers ج ۴، ص ۱۹ و بعد.
  2. تاریخ بی‌نام گویدی، نلدکه، ص ۲۵ و بعد؛ مقایسه شود با طبری، ص ۱۰۵۷ نلدکه، ص ۲۷۸ ثعالبی، ص ۷۰۳.
  3. ص ۷۰۲.
  4. Gubaz