زردشتی شدن سرزمین ماد بدرستی معلوم نیست، همینقدر میدانیم که در زمان داریوش و خشایارشا قوم ماد زردشتی بود، درحالیکه پارسها از یک نوع مزداهپرستی غیر زردشتی پیروی میکردند.[۱] از این پس سرزمین ماد مرکز دین زردشت بشمار آمد و این دین در تحولات بعدی خود تحت تأثیر افکار طبقه مغان ماد قرار گرفت و در نتیجه طراوت و تازگی خود را از دست داد و در قالب اصول فقهی خشک و خستهکنندهای درآمد. دستورهای دینی دقیق برای تنظیم جزئیات زندگی مؤمنین وضع شد و اینان ناگزیر میبایستی خود را از شر حملات عده کثیری شیاطین و عفاریت گوناگون، که دیو[۲] نام گرفتند، حفظ کنند. به داستان رستاخیز و روزشمار تفاصیل و شاخ و برگ زیادی افزودند، که طبق آنها از نطفه مخفی زردشت تا سه هزار سال در هر هزاره یک منجی ظهور خواهد کرد و با ظهور آخرین منجی یعنی استوتارت[۳] که «سوشیانت»[۴] یا منجی اصلی و اخص است، این دنیا پایان میپذیرد. در آن هنگام پس از نبرد بین دو جهان نیک و بد و آزمون فلز گداخته سعادت ابدی و تغییرناپذیر فرشو کرتی[۵] (تبدیل صورت) برقرار میشود.
کتاب موسوم به وندیداد (وی دیودات[۶] یعنی «قانون ضد دیوان») در چنین
- ↑ رک به تحقیقات جدیدی که من در رساله جدید الانتشار خود مرسوم به «فصل اول وندیداد و تاریخ نخستین تیرههای ایرانی»
«Le premier chapitre du Vendidad et I'histoire primitive des tributs iraniennes". (D. Vid. Slesk. hist-fil. Medd,XXIX.4.)بیان کردهام. به عقیده «نیبرگ» نوعی از این امتزاج و اختلاط حتی در یکی از آخرین مراحل موعظات زردشت نیز دیده میشود.
- ↑ دین، ص ۳۳۶ و ما بعد، دمونولوژی، ص ۲۸ و ما بعد. درباره «منها» رک بنونیست. مغها در ایران قدیم. Les Mages dans I'Ancien Iranنشریه انجمن تتبعات ایرانی، ۱۹۳۸.
- ↑ Astvat-ereta
- ↑ Saoshyant
- ↑ frashokereti
- ↑ Vidaeva-data