این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
ایران در زمان ساسانیان
۷۰
«زردشت مجوس» رواج داده شد[۱] و در بعضی نقاط، که «دین زردشت» آمیخته به سایر عقاید شده بود، زردشت را به صفت «منجی نوع بشر» میخواندند. مذاهب باطنی این دوره محدود بحدود محلی یا ملی معینی نبودند و ادعا میکرد که دین اصلی بشر نزد آنهاست و سایر شرایع عامه بطور ناقص بعضی از آن حقایق را در بر دارند.[۲]
در قرن دوم میلادی مذهب گنوستیکی[۳] در کشور روم توسعه یافت[۴] بلا شک قبل از این تاریخ هم افکار گنوستیکی وجود داشته است، زیرا که در میان یهودان اسکندریه هم این افکار رایج بوده است، اما مبدأ این مسلک در ظلمات ایام مختفی است. از قرن دوم ببعد «گنوستیکها» برای تأیید اقوال خویش به کتب مقدس عیسوی استناد میجستند. مسلک بازیلید[۵] و مسلک والانتن[۶] و مسلک مرقیون[۷]
- ↑ رک آلفاریک، خطوط مانویان، ج ۲، ص ۲۰۵ و ما بعد. P. Alfaric,Les ecritures manicheennes, و نیز کتاب بیده و کومون، ج ۱، ص ۸۵ ببعد.
- ↑ ریتزن اشتاین، ادیان مرموز یونانی، چاپ دوم، ص ۱۵.
- ↑ Gnosticisme
- ↑ فرید لندر، مذهب گنوستیکی یهود قبل از مسیح Friedlawer oer volchristliche jadische Gnostlcismas Gottingen 1898 Reitzenstein,Die hellenitischen Mysterienreligionen.بوسه، مسائل عمده مذهب گنوستیکی،W. Bousset, Hauptprobleme der Cnosis, Wottingen 1907شولتس، استاد گنوستیکی.W-Schultz, Dokumente der Gnosis, Wien 1915.لگه، پیشروان و رقبای عیسویتF-Legge, Forerunners and Rivales of Cnristianity, Cambridge 1915.
- ↑ Besilide
- ↑ Valentin
- ↑ Marcion