گرفته بود، دعاتی به ایالت گنداره (دره کابل) و باختر گسیل داشت. پادشاهی موسوم به اگاتکل[۱] در ایالت رخج و زرنگ سلطنت داشته (حدود سال ۱۸۰ تا ۱۶۵)، سکههائی ضرب کرد، که بر آن نقش بودایی دیده میشود. در اواسط قرن دوم قبل از میلاد اختلاف عقیده بوداییان شمال و بوداییان جنوب موجب تفرقه و ضعف آنان گردید. بوداییان جنوب، که خود را هینیان[۲] (کشتی کوچک) گویند، بیشتر باحکام و سنت بودا عمل میکردند، ولی بوداییان شمال، که خود را مهایان[۳] (کشتی بزرگ) مینامند، از سایر ادیان هندی اقتباساتی کردند و عقاید عامیانه را استقبال نمودند. شریعت بودا بصورت مهایان وارد ممالک مرکزی آسیا شد. سلطانی کانیسکانام انجمنی از دانایان گرد آورد و اصول مذهب مهایان را تثبیت نمود و قوانین آن را مورد تجدید نظر قرار داده، بزبان سانسکریت تحریر کرد.
بوداییان در قرون نخستین میلادی در ولایت گنداره و یهارها[۴] (بهارها) یعنی صومعههای بسیار ساختند امروز در ویرانههای آن معابد نقوش برجستهای بسبک آمیخته یونانی و هندی یافتهاند، که صحنههایی از وقایع حیات بودا و صور بودیستو،[۵] بودایان آینده و غیر ذلک، را مجسم میکند. صنعت گنداره در قرن چهارم به اوج ترقی رسید.[۶] ظاهرا قدیمترین نقاشی بودایی، که بسبک آمیخته یونانی و هندی ساخته شده و در کاوشهای ترکستان چین اخیرا بدست آمده، متعلق بقرن