چنانکه در دیباچه گفته شده، پلوتارخ کتاب خود را بیشتر برای این نوشته که یکتن از سرشناسان یونانی را گرفته و سرگذشت او را نوشته سپس یکتن سرشناس رومی را نیز یاد کرده و آن دو تن را با هم به سنجش بگزارد و اگرچه این ترتیب کتاب او اکنون در بسیار جاها به هم خورده و تغییرهایی در ترتیب آن روی داده با این همه در پارهای جاها سنجشهای او همچنان بازمانده و در نسخههایی که در دست ماست دیده میشود.
از جمله پلوتارخ کیمون را که در اینجا ترجمه سرگذشت او را میآوریم با لوکولوس به سنجش نهاده است و یک مقدمه درازی آورده که ما از ترجمه آن چشم پوشیدیم، ولی در پایان آن چنین میگوید:
با خود میاندیشیدم که کدام کسی را با لوکولوس به سنجش گزارم که دیدم هیچکس همچون کیمون با او برابر و همدوش نیست. سپس میگوید:
هر دوی ایشان در جنگ دلیر بودند. هر دو بر مردم آسیا فیروزی یافتند. هر دوی ایشان در سیاست نرمی مینمودند.
هر دو همشهریان خود را از جنگ خانگی و نابسامانی آسوده گزاردند و به کسی زحمت نرسانیدند، ولی در بیرون از خاک خویش فیروزیهای یافته و نشانهایی نیکنامی را از آن خود ساختند.
در یونان پیش از کیمون و در روم پیش از لوکولوس کسی میدان جنگ را تا به آن دوری از کشور خود نرسانیده بود که این دو تن رسانیدند.