برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۱۱۷

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

ولی کیمون راه دیگری پیش گرفت و آن اینکه هرگز کسی را به کاری ناگزیر نگرداند و اگر کسی خواست از سپاهیگری آزاد باشد در عوض پول بپردازد و کشتی جنگی تهی از جنگجویان گسیل دارد و بدین‌سان همدستان یونانی را آزاد گذاشت که به خانه‌نشینی و تن‌آسانی بگرایند یا به کار و پیشه خاص خودشان بپردازند.

ایشان در نتیجه این کار مهارت سپاهیگری را از دست هشته بازرگانان یا بزرگران بی‌دست و پایی گردیدند.

در حالی که کیمون از این سوی همیشه مواظب بود که آتنیان بر مهارت سپاهیگری خود بیفزایند و پیاپی آنان را در کشتیهای جنگی می‌نشاند و در لشکرکشیهای خود همراه برده هر چه ورزیده‌تر می‌گردانید و همواره بر بیشی زور و ابزار خود می‌کوشید و خود نتیجه این تدبیرهای او بود که آتنیان رشته اختیار دیگران را به دست آوردند و از آنان باج می‌گرفتند.

سپس کم‌کم یونانیان از آتنیان می‌ترسیدند و خود را ناگزیر می‌دیدند که در برابر ایشان چاپلوسی و فروتنی آشکار گردانند و این زمان نه همدستان و هم‌پیمانان آتن بلکه خود باجگزاران و بندگان ایشان شمرده می‌شدند.

آن سختی که کیمون به ایرانیان داد و آنان را از غروری که داشتند بیرون آورد کس دیگری نداده بود.

چه او به این خرسند نبود که یونان از دست ایرانیان رها باشد و آزاد زید، بلکه دنبال ایرانیان را گرفته پیش از آنکه بتوانند اندکی از رنج جنگ بیاسایند و یا نفسی آسوده بکشند به سختگیری پرداخت و پیاپی آبادیهایی را ویرانه می‌ساخت و شهرهایی را با زور می‌گشاد و کسانی را به شورش برمی‌انگیخت و یاوری به ایشان می‌نمود.

بدین تدبیرها در اندک زمانی آسیا را از ایونا تا پامفیلیا از ایرانیان بپیراست که دیگر سپاهی از ایران در آنجاها نبود.

چون خبر برای او آوردند که دسته‌ای از سرکردگان پادشاه در کنار پامفیلیا آماده و آراسته با سپاهیانی در خشکی و کشتیهای زره‌پوشی در دریا انتظار رسیدن او را دارند کیمون بر آن سر شد که سراسر دریا از آن یونانیان باشد و خود کاری را کند که از آن پس جزیره‌های