برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۱۴۲

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

به‌هرحال چون الکبیادیس در زیر فشار آن حکم از ثوریی بگریخت روانه پلوپونیسوس گردیده زمانی را در آرگوس می‌زیست. ولی چون در آنجا بیم از دشمنان می‌کرد و امیدی برای بازگشت به شهر خود نداشت این بود کسی را به اسپارتا فرستاده از آنان خواستار زینهار گردید و شرط کرد که نیکیها درباره ایشان انجام داده جبران بدیهایی که در زمان دشمنی خود نموده بکند.

اسپارتیان زینهار به او داده به شهر اسپارتش خواستند و او بدانجا شتافته پذیرایی گرمی یافت.

در همان روزهای نخستین بود که اسپارتیان را واداشت بی‌درنگ و بی‌ترس سپاه به یاری مردم سوراگوس فرستادند.

نیز در سایه رهنمایی او بود که گولیپوس[۱] را به سیکیلی روانه ساختند و او سپاه آتنی را که در آنجا بود شکست داده پایمال ساخت.[۲] پس از اینها دومین کار الکبیادیس آن بود که اسپارتیان را برانگیخت سپاه آراسته در درون یونان با آتنیان جنگ آغاز کردند.

سومین کار او که بیش از همه گزند به آتن رسانیده از ارج و نیروی آن کاست این بود که اسپارتیان را واداشت تا دکلیا[۳] را استوار گردانیدند و بدین‌سان سرچشمه‌های درآمد آتن بسته گردید.

الکبیادیس از هرباره اسپارتیان را شیفته گردانیده و رخت آنان را می‌پوشید و به شیوه آنان زندگانی می‌کرد.

یکی از کارهای او بود که زن پادشاه آگیس را از راه برده او را آبستن گردانید و پسری از او زاییده شد که خود آن زن چگونگی را انکار نکرده به زنان همراز خود بازمی‌گفت:

پس از شکستی که آتنیان در سیسیلی یافتند فرستادگانی از خیوس و لسبوس و کوزیکوس[۴]به اسپارتا فرستاده شد، به این مقصود که از آتن بریده به اسپارت پیوندند. بویوتیا میانجی


  1. Gylippus
  2. این شکست آتنیان در سیگیلی با دست گولیپوس یکی از گزندهای تاریخی است که به آتن رسیده.
  3. Decelea
  4. Cyzicus

به گفته پلوتارخ باعث آن الکبیادیس بوده گویا داستان کیمون که در پیش آورده اشاره به همین گزند و بدبختی است که آتنیان از دست الکبیادیس یافتند.