برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۱۶۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

پدر لوساندیر[۱] را گفته‌اند اریستوکولیتوس[۲] بود که از خاندان پادشاهی نبوده از تیره هراکلیدای[۳] شمرده می‌شد.

او به بی‌چیزی بزرگ گردیده و از روی شیوه‌ای که لاکیدومنیان برای بزرگ کردن جوانان داشتند و آنان را آرزومند شهرت و بزرگی بار می‌آوردند او نیز همیشه در پی شهرت می‌زیست و کوشش در این باره دریغ نمی‌داشت[۴] و آنچه در اخلاق او غرابت دارد شکیبایی است که در برابر بی‌چیزی نمود و هرگز خود را بنده مال نساخت. سپس هم که اسپارت را پر از مال و توانگری گردانید و در نتیجه زر و سیم بی‌شماری که پس از جنگهای آتن به آنجا فرستاد اسپارتیان را مال‌دوست ساخته افتخار چشم‌پوشی از مال را که از باستان زمان خاص آنان بود از دستشان ربود. با این همه درهمی از آن مال برای خود نگه نداشت.

چون جنگ‌های پلویونیسوس به درازی انجامید و پس از شکستی که آتنیان در سیکیلی یافتند و چنین انتظار می‌رفت که چیرگی خود را بر دریا پاک از دست هشتند تا دیرزمانی هم پیاپی شکست بهره آنان می‌گردید، با این همه ناگهان الکبیادیس از راندگی خود بازگشته و رشته فرماندهی را در دست گرفت و تغییر در کارها پدید آورد و دوباره آتنیان را حریف


  1. Lysander
  2. Aristoclitus
  3. Heraclidae
  4. شرحهایی از آغاز زندگانی او داده که ما ترجمه نکردیم.