از دیده ایرانیگری سود مهم کتاب پلوتارخ از حیث در برداشتن آنست داستانها و خبرهایی را که جزو تاریخ ایران میباشد و جز در آن کتاب پیدا نمیشود:
از قبیل سرگذشت اردشیر دوم هخامنشی و داستان الکساندر و حادثه کراسوس و مانندهای اینها.
اگر بازماندگان یونان را که هنوز تا امروز هستند کنار بگذاریم هیچ مردم دیگری به اندازه ایران نیازمند استفاده از کتاب پلوتارخ نمیباشد.
با این حال آن کتاب تاکنون به فارسی ترجمه نیافته و کسی تا امروز در اندیشه چنین کارهای نبود تا در امسال که سررشته کارهای وزارت معارف به دست ستوده جناب مستطاب اجل آقای میرزا علی اصغر خان حکمت که خود از دانشمندان میباشند افتاد و در دنباله یک رشته کارهای گرانمایه علمی که آغاز فرمودهاند هم این نظر را پیدا کردند که کتاب پلوتارخ به زبان فارسی ترجمه و با مساعدت وزارت جلیله معارف چاپ شود.
بدینسان که نخست سرگذشتهای آن کسانی که با تاریخ ایران ارتباط دارند از آن کتاب گلچینی شده و به ترجمه آنها مبادرت گردد تا سپس به ترجمه آن سرگذشتهای دیگر مجال به دست آید. و چون انجام این کار به نگارنده این دیباچه واگذار شد نگارنده دوازده سرگذشت را از آن کتاب برگزیده و بدانسان که قرار داده شده بود به ترجمه آنها آغاز کردم و به یاری خدا امیدوارم که به زودی آن را به انجام برسانم.
***
یکی از حوادث بزرگ تاریخ همانا کشاکشها و جنگهایی است که در زمان باستان در میانه پادشاهان جهانگشای هخامنشی با شهرهای یونان روی داده.
این جنگها نشانههای بزرگی از خود در تاریخ یادگار گزارده و چنانکه به جستجو پردازیم قرنها حوادث میانه اروپا و آسیا جز نتیجههای ناگزیر آن جنگها نبوده است.
از این جهت ما افسوس داریم که در ایران نگارشی یا کتابی درباره آن پیشآمدهای بس مهم تاریخی از آن زمان بازنمانده و تنها نگارشهای یکرویه خود یونانیان است که ما را از گزارش آنها آگاه میگرداند.
نخستین کشاکش در میان یونان و ایران در زمان داریوش بزرگ پدید آمد و چون یونانیان پاس بزرگی آن شاه را نمیداشتند و خیرهسرانه در کارهای یونانیان آسیای کوچک دخالت مینمودند.