برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۱۹۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

از این جهت زمانی که داریوش بر بستر بیماری بود و کوروش را از دریا[۱] به دربار فرستادند او بدین امید روانه گردید که به پشتیبانی مادر خود تخت پادشاهی را به دست خواهند آورد.

چه پاروساتیس در این باره دلیل خاصی داشت دلیلی که پیش از آن خشایار شاه به آموزگاری دیماراتوس[۲] به کار برده و نتیجه به دست آورده بود و آن اینکه ارتخشثر هنگامی زاییده شده که پدرش زیردستی بیش نبوده ولی کوروش هنگامی به جهان آمده که پدرش پادشاه بوده.

با این همه پاروساتیس بر داریوش چیرگی نتوانست و برخلاف دلخواه او به آرسیکاس پادشاهی داده شده و نام او تغییر یافته «ارتخشتر» گردید.

کوروش همچنان شهرپاون[۳] لودیا و فرمانده شهرهای کنار دریا بازماند.

اندکی پس از مرگ داریوش بود که جانشین او ارتخشثر به پاسارگاد رفت برای انجام آیینی که بایستی به هنگام تخت‌نشینی با دست مؤبدان انجام گیرد. در آنجا ستایشگاهی است به نام خدای مادینه جنگ دوستی که می‌توان آن را مانندۀ منیروا[۴] دانست و در این پرستشگاه است که کسی که نامزد تخت و تاج است رخت خود را کنده رختی را که داریوش یکم پیش از پادشاهی بر تن خود داشته می‌پوشد و سپس یک زنبیل انجیر خورده از روی آن قدری میوه خورده و یک فنجان شیر ترش می‌نوشد.

گذشته از این آیینهای دیگری هست که تا کسی نبیند با شنیدن نخواهد دریافت. هنگامی که ارتخشثر بسیج آن آیین می‌دید ناگهان تیسافرنیس[۵] نزد او آمده موبدی را همراه آورد. این موبد آموزگار کوروش بوده از روی رسم دربار ایران به او یاد فلسفه مجوسی داده بود و همه


  1. مقصود آسیای کوچک است که کوروش حکمران آنجا بود.
  2. Demaratus یکی از پادشاهان اسپارت بود که از آنجا گریخته و به دربار داریوش بزرگ پناه آورده بود و چون میانه پسران داریوش بر سر ولیعهدی کشاکش بود دیماراتوس به هواداری خشایار شاه برخاسته به او یاد داد که زاییده شدن خود را در زمان پادشاهی پدر دلیل دیگر شایستگی خود سازد.
  3. همین کلمه است که یونانیان «ساتراپ» ساخته‌اند و ما در نگارشهای هخامنشی «خشثروپاون» می‌خوانیم.
  4. Minerva خدای مادینه رومیان برای خرد و جنگ و هنر
  5. Tisaphernes این مرد که نام او را بارها در این کتاب خوانده‌ایم یکی از درباریان هخامنشی است که دیرزمانی حکمران آسیای کوچک بوده و در تاریخ معروف گردیده.