باور میکرد که اگیسیلاوس کاریا را برای جنگ با او خواهد برگزید. چرا که آنجا سرزمین ناهمواریست و برای تاخت سوارگان که در میان یونانیان کمتر بودند سازگار نمیباشد و این بود که با سپاه روانه آنجا گردید.
ولی سپس چون دانست که اگیسیلاوس بدانسان که گفته بود لشکر به سوی ساردیس کشید این بود با شتاب از دنبال او روانه گردید و در سایه چابکی سوارگان خود به زودی به یونانیان رسیده آن دستهای را که از دنبال لشکر افتاده به تاراج و ویرانی میپرداختند دریافته کشتار نمود. اگیسیلاوس دریافت که سوارگان دشمن از پیادگان جلوتر افتاده است ولی خود او همه سپاه را از پیاده و سواره در یکجا داشت این بود با شتاب بازگشته و آماده جنگ گردید و پیادگان سبک ابزار را که سپر در دست میگرفتند با سوارگان به هم درآمیخته و به آنان دستور داد که با شتاب روانه گردیده جنگ را آغاز کنند و خود او همراه دستههای سنگین ابزار از پشت سر روانه گردید.
این نقشه او نتیجه درستی داد که ایرانیان شکست یافته روی گردانیدند و یونانیان از دنبال ایشان تاخته بر لشکرگاه آنان دست یافتند و بسیاری از آنان را بکشتند.
نتیجه این فیروزی بسیار گرانبها بود زیرا گذشته از آنکه یونانیان آزاد گردیده به گرد آوردن آذوقه و به تاراج و غارت شهرها و آبادیها پرداختند خود تیسافرنیس هم ستمهایی را که به یونان کرده و خود را به دشمنی آنان شهره ساخته بود این زمان سزای نیکی یافت.
زیرا پادشاه ایران تیثرایوستس[۱] را فرستاد که سر او را از تنش جدا کند.
سپس خود او اگیسیلاوس از در دوستی درآمده قصد آن کرد که او را به بازگشت خرسند گرداند و نمایندگان نزد او فرستاد که پول گزافی پیشنهاد کنند.
اگیسیلاوس پاسخ گفت که اختیار صلح در دست لاکیدومنیان است نه در دست او. درباره پول نیز بیشتر اختیار در دست سپاهیان میباشد.
زیرا یونانیان همیشه میخواهند که جنگ کرده خود را با مالهای تاراجی توانگر گردانند نه با پول رشوه که از دشمن دریابند و جنگ رها کنند. ولی بههرحال او آرزومند احترام تیثرایوستس میباشد. زیرا او به دشمن یونان که تیسافرنیس باشد سزای دادگرانه داده است و به نام این احترام میتواند لشکرگاه خود را تا فروگیاپس ببرد.
- ↑ Tithraustes حاکم آسیای کوچک که به جای تیسافرنیس آمده بود.