برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۲۴۳

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

اسپارت از رهگذر نگاهداری اسب برای بازیهای اولمپیاد غرور بی‌اندازه از خود نشان می‌دادند. ولی اگیسیلاوس آن را نه نشانه برتری و ستودگی بلکه نشانه توانگری و پول خرج کردن می‌شمرد و برای آنکه این عقیده خود را به یونانیان آشکار گرداند خواهر خود کونیسکا[۱] را واداشت که او نیز گردونه‌ای برای شرکت در گروبندی بفرستد.

گزنفون فیلسوف در نزد آگیسیلاوس می‌زیست هم او را واداشت که فرزندان خود را به اسپارت بیاورد تا در اسپارت بهترین تربیت را یافته نیک بشناسند که چگونه فرمان دهند.[۲]

آگیسیپولیس[۳] که در پادشاهی شریک او بود، چون از یک پدر بیرون رانده‌شده پدید آمده و خویشتن جوان آگین و ناتوانی بود و از این جهت در کارها دخالت نمی‌نمود.

آگیسیلاوس فرصت به دست آورده او را از هر باره رام و فرمانبردار خود گردانید و چون بدین‌سان نیروی خود را در شهر بیش از پیش گردانید به آسانی توانست نابرادری خود تلیوتیاس[۴] را به فرماندهی دریا برگمارد و چون این کار را انجام داد لشکری بر سر کورنثیس برده به یاری برادر خود از دریا بر آنجا فیروزی یافت و دیوارهای دراز را از آن خود ساخت. در این هنگام که اگیسیلاوس در خاک کورنثیس به سر می‌برد و شهر هرایوم[۵] را گرفته و سپاهیان مشغول کشیدن و آوردن دستگیران و مالهای تاراجی بودند ناگهان فرستادگانی از جانب شهر ثبیس رسیدند که از او خواهش صلح کردند و چون او این شهر را سخت دشمن می‌داشت در این هنگام چنین اندیشید که صلح از آنان نپذیرفته همگی مردم شهر را کشتار کند و این بود که فرستادگان را نپذیرفته نه ایشان را دید و نه سخنشان را شنید.

ولی در این میان که غرور او را فراگرفته و اندیشه کشتار آن شهر را از دل می‌گذرانید و هنوز فرستادگان از نزد او برنگشته بودند که ناگهان خبر رسید که افیکراتیس[۶] یکی از لشکرهای اسپارت را یک‌جا کشتار نموده و نابود ساخته که خود سخت‌ترین گزندی بود که اسپارت از سالیان دراز مانندش را ندیده بود.

بدتر از همه آنکه این لشکر همه درست ابزار بوده و از برگزیده‌ترین دسته‌های سپاه


  1. Cynisea
  2. در اینجا هم شرحهایی آورده که ما نیاوردیم.
  3. Agesi polis
  4. Teleutias
  5. Heraeum
  6. Iphierates