ثبیسیان درسی را که به ایشان میدهی نیک یاد میگیرند، راستی هم این بود که ثبیسیان این زمان جنگ را بسیار نیک یاد گرفته بودند و این در نتیجه آن جنگهای پیاپی بود که لاکیدمونیان ناگزیرشان میساختند. لوکورگوس[۱] این نکته را پیشبینی کرده که در قانون خود غدغن نموده با یک مردی سه بار بیشتر جنگ کرده نشود چرا که از این راه دشمن فنون جنگ را از ایشان یاد خواهد گرفت.
در این هنگام یونانیان به دست اسپارت هم آزردگی از اگیسیلاوس مینمودند، زیرا این جنگها نه از بهر سود توده همدستان آغاز شد و بلکه باعث آن تنها دشمنی بود که خود اگیسیلاوس با مردم ثبیس مینمود.
از این جهت برآشفته همگی زبان به شکایت باز نمودند که با آنکه ما دسته بیشتر میباشیم با این همه هرساله باید در سایه دلخواه چند کس از اینجا به آنجا رانده شویم و هر زمان با سختیهای دیگری روبهرو شویم. چنانکه گفتهاند در این هنگام بود که اگیسیلاوس چون خواست جلو آن ایرادها را بگیرد و به همدستان نشان دهد که آنان دسته فزونتر نمیباشند فرمان داد که همگی سپاهیان از همدستان از هر شهری که هستند از توده بیرون آمده در یک سمت بایستند و اسپارتیان هم به تنهایی در سمت دیگر جا گیرند.
و چون این کار کرده شد دستور داد منادی جار کشید که هر که کورهگر است چه از این سو و چه از آن سو بیرون بیاید. سپس نام آهنگران را برد و سپس هم گلکاران گفت: باز درودگران یاد کرد.
بدینسان همه صنعتگران را نام برده از توی سپاهیان بیرون کرد. سپس چون نگاه کرده شد دسته همدستان همگی بیرون رفته جز اندکی بازنمانده ولی از لاکیدمونیان هیچکس بیرون نرفته بود. زیرا از روی قانون کسی از آنان نمیتوانست به صنعتی بپردازد. این بود اگیسیلاوس خندیده رو به همدستان نموده گفت:
میبینید ای دوستان که ما تا چه اندازه سپاه بیشتر از آن شما به جنگ میفرستیم.
و چون اگیسیلاوس سپاه خود را از بویوتیا به ایگارا[۲] آورد در آنجا که آهنگ ارگ را داشت ناگهان در راه پای او درد گرفته از کار بازماند و پشت سر آن سوزش سختی پدید آمده آماس کرد.