برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۲۶۲

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

تاریخ یونان و ایران ندارد و آنگاه دلیل بر استواری آن خبرها نیست ما ترجمه ننمودیم، وی تا آنجا می‌گوید: که اگیسیلاوس کار خود را در مصر انجام داده و از پادشاه آنجا یک رشته ارمغانها و دویست و سی تالنت سیم دریافت داشته به آهنگ اسپارت روانه گردید تا در آن هنگام سختی که اسپارت نیاز بی‌اندازه به پول و سپاه داشت خود را به آنجا برساند) و نیز می‌گوید:

چون از کناره‌های آفریکا راه می‌پیمود به یک جایگاهی که ویرانه بود و منیلاوس[۱] نام داشت رسید، پس در آنجا همین‌که کشتیها ایستاده و خواستند به خشکی درآیند او را مرگ فرا رسیده بدرود زندگانی گفت.

سال او در این هنگام هشتاد و چهار بود که چهل سال آن را در لاکیدمون پادشاهی کرده و در مدت سی سال از این دوره پادشاهی شهرت بی‌اندازه پیدا کرده بزرگ‌ترین مرد در سراسر یونانستان به شمار می‌رفت و نیز او بزرگ‌ترین سردار شمرده می‌شد تا زمانی که جنگ لئوکترا رویداد.

این رسم اسپارتیان بود که هرکه از ایشان در یکجا می‌مرد هم در آنجا به خاک می‌سپردند.

اگرچه خاک بیگانه می‌بود ولی پادشاهان را به خاک خود نقل نموده در آنجا دفن می‌کردند.

اگیسیلاوس را نیز به اسپارت نقل نمودند.

پس از وی پسرش آرخیداموس به تخت نشست و این حکمرانی در خاندان او تا زمان اگیس[۲] بود که پشت پنجم از اگیسیلاوس بود و با دست لئونیداس[۳] کشته گردید.


  1. Menelaus
  2. Agis
  3. Leonidas