برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۳۹۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

این بود رفتار کاتو در همه کارهایی که پیش می‌آمد.

پومپیوس چون به شهر بازگشت کورنیلیا[۱] دختر میتلوس اسکیپیون[۲] را به زنی گرفت. و او دوشیزه نبوده بیش از آن زن پومپیوس پسر کراسوس بود که در پارتیا کشته گردید.

این بانوی جوان گذشته از جوانی و زیبایی، برازندگی دیگری هم داشت و آن درس خواندگی او بود و آنگاه ساز را بسیار نیک می‌نواخت و ریاضیات را خوب می‌فهمید و از درس فلسفه لذت می‌برد و با این دانش و هنر هرگز غروری که همیشه دامن‌گیر زنان دانشمند است نداشت و بهانه‌گیری از خود نشان نمی‌داد. نیز هیچ‌گونه عیب یا بدنامی در خانه پدری او نبود. تفاوت سال او را با شوهرش کسانی پسندیدند.

زیرا کورنیلیا از هر جهت شایسته همسری پومپیوس بود نیز کسانی این را سبکی برای جمهوری می‌شماردند و می‌گفتند: کسی که در چنین هنگام پاشیدگی کارها رشته اختیار را به دست او سپرده‌اند و از او چاره آن پاشیدگی را می‌خواهند بدانسان که از یک طبیب چاره بیماری خواسته می‌شود چنین کسی بساک گل بر سر خود نهاده به عنوان برگزاری جشن عروسی به اینجا و آنجا برود و این کسان نمی‌دانستند که آن کونسولگری او خود بلایی بر جمهوری است و اگر دوره فیروزبختی روم بود هرگز کسی به چنان سمت ناقانونی رضایت نمی‌داد.

باری پومپیوس دقت درباره این داشت که کسانی که با رشوه بر سر کاری آمده‌اند دنبال شوند و قانونها و نظام‌نامه‌ها در این باره می‌گذاشت تا ایمنی در محاکم برپاباشد و کارها سامانی یابد و در هر کاری سنگینی و دادگری منظور گردد و خود او با یک دسته سپاهی در محکمه‌ها حضور می‌یافت.

با این همه چون به پدر زن او اسکیپیو تهمتی زده شد او سیصد و شصت تن قاضی را به خانه خود خوانده و به آنان گفتگو کرد که درباره آن متهم رفتار مهرآمیز نمایند و این بود که مدعیان چون دیدند اسکیپیو همراه خود قاضیان به محکمه آمد دعوی خود را پس گرفتند.

بر سر این پیشامد مردم از پومپیوس بدگویی سختی کردند و این بدگویی در سایه پیش آمد پلانکوس[۳] هر چه سخت‌تر گردید. زیرا خود او قانونی گزارده بود درباره این که


  1. Cornela
  2. metellus Scipion
  3. Pelancus