برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۴۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

زیرا یقین داشت که تنها زور دریایی او در برابر کشتیهای ایرانی تاب برابری نخواهد داشت.

ولی مردم ایوبوبا[۱] چون ترس آن را داشتند که یونانیان ایشان را رها کنند و در دست دشمن بگزارند. پلاگون[۲] را با مقدار گزافی از پول نزد ثمیستوکلیس فرستادند که با او گفتگویی کند و ثمیستوکلیس بدانسان که هرودت[۳] می‌نویسد آن پول را پذیرفته به ایوروبیادیس پرداخت.

در همه این کارها کسی از آتنیان با او مخالفت نداشت.

چنانکه آرخیتلس[۴] سرکرده کشتی مبارک چون پول برای تهیه آذوقه‌یه کسان کشتی خود نداشت و آنان می‌خواستند که به سوی خانه‌های خود بازگردند.

ثمیستوکلیس آتنیان را بر او آغالید که بر سرش ریختند و چیزی برای شام خوردن او نیز بازنگذاشتند. آرخیتلس از این کار سخت برنجید.

لیکن ثمیستوکلیس صندوقی پر از ابزار برای او فرستاده در ته آن یک تالنت نقره گذاشت و به او پیام فرستاد که با آن پول تهیه خوراک آن روز و فردا را برای کسان کشتی خود بنماید وگرنه او در میان مردم شهرت خواهد داد که آرخیتلس رشوه از دشمن دریافته است.

این است داستانی که فانیاس[۵] از مردم لسب برای ما نقل می‌کند.

اگرچه این جنگها که در تنگه‌های ایوبویا میانه یونانیان و ایرانیان روی می‌داد چندان مهم نبود و کشاکش را به پایان نمی‌رسانید.

ولی به‌هرحال برای یونانیان بسیار سودمند می‌افتاد. زیرا در این کوششهای کم‌خطر آنان ورزیده شده و این دریافتند که نه فزونی شماره کشتیها و نه توانگری و آراستگی آنها و نه لافها و به خود بالیدنهای دشمن و نه آوازهای درشت آنان هیچ‌کدام اثری در کار ندارد و زیانی از آنها بر یونانیان نخواهد رسید و خوب یاد گرفتند که چگونه با دشمن نبرد نمایند و این است که بر دلیری خود افزوده بر آن سر شدند که به دشمن نزدیک گردیده از نزدیک جنگ کنند و از آنان بیمی نداشته باشند. گویا پندار این جنگ آرتمیسیوم را دیده و درست درباره آن زدوخوردهاست که می‌گوید:


  1. Euboea
  2. Pelagon
  3. Herodotus
  4. Architipes
  5. Phanias