برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۴۳۹

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

از آن سوی دسته سوارگان سبک‌ابزار او که از گااول همراه آورده بود با نیزه‌های نیرومند دشمن روبه‌رو بودند. همه پشت‌گرمی پوبلیوس بر اینان بود که در جنگها کارهای شگفت انجام می‌دادند.

بدین‌سان که فرصت به دست آورده و به دشمن نزدیک شده او را از اسب خود پایین می‌انداختند و او از سنگینی برگ و ابزار خود جهیدن نمی‌توانست. برخی از ایشان از اسب پیاده شده، زیرا اسبهای دشمنان رفته و شکمهای آنها را می‌دریدند که اسب در غلطیده سوار خود را با کسان دیگری از پیرامونیان زیر می‌گرفت، ولی در اینجا از گرما و تشنگی هرگز عادت نداشتند و بسیار فرسوده بودند و اسبهای بسیاری از ایشان کشته شده بود. از این جهت ناگزیر شدند که بازگردند و پوبلیوس را که زخم سختی برداشته بود از میدان بیرون ببرند.

در آن نزدیکی پشته‌ای از ریگ دیده پناهنده آنجا شدند و اسبهای خود را به هم بسته خودشان در میان آنها نشستند و سپرهای خود را به هم پیوسته در پشت آنها جای گرفتند و می‌پنداشتند مگر جلوگیری از آسیب دشمن خواهند کرد. ولی نتیجه به عکس درآمد. زیرا زمانی که در دشت هموار بودند باز صف پیشین اندک نگهداری از صف پسین داشت. ولی اکنون در سراشیب که ناگزیر پسینیان بالاتر از پیشینیان می‌ایستادند، همگی آنان آماجگاه آسیب بودند و بایستی منتظر سرنوشت تیره خود باشند.

در این دستۀ پوبلیوس دو تن یونانی نیز بودند که در شهر کارهای[۱] در آن نزدیکی می‌زیستند. یکی به نام هیرومونوس[۲] و دیگری به نام نیکوماخوس[۳] اینان می‌گفتند شهر اخنای[۴] که در این نزدیکی می‌باشد و هوادار رومیان است برویم. پوبلیوس پاسخ داد:

نه! مرگ چندان دشوار نیست که پوبلیوس از ترس آن دیگران را که در راه او جانبازی می‌نمایند بگزارد و خویشتن رها شود.

و به آنان دستور داد که خود را رها سازند و هر دو را به آغوش کشیده رسم بدرود به جای آورد و خویشتن چون از سختی زخم از توان افتاد پهلوی خود را باز کرده به کسی که ابزارهای جنگی او را برمی‌داشت دستور داد که نیزه به پهلویش فروبرده او را بکشد. گفته‌اند کنسورینوس نیز به همان نحو کشته گردید.


  1. Carrhae یکی از شهرهای بین النهرین در نزدیکی حران
  2. Hieronymus
  3. Nicomachus
  4. Ichnae