برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۴۴۸

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

این بود داستان اندوه‌انگیز کراسوس و لشکرکشی او. ولی خدای دادگر از آن بازنایستاد که پاداش این ستمگری‌های هورودیس و سورنا را بدهد. زیرا دیری از این نگذشت که هورودیس بر شکوه و پیشرفت سورنا رشک برده او را بکشت.

خود نیز چون پسر خویش پاکوروس[۱] را در جنگی با رومیان از دست داد گرفتار درد استسقا شد.

پسر دیگرش فراهات[۲] که در آرزوی کشتن او بود گیاه گرگ‌خفه‌کن[۳] به او داد و قضا را این زهر درمان آن درد بود و پادشاه از استسقا بهبودی یافت.

فراهات این زمان راه نزدیک‌تری پیش گرفته او را خفه نمود.


  1. Pacorus
  2. Phraates
  3. Acenit نام این درمان را در فارسی ندانستیم در لغت عربی نام «خائق الدئب» دارد و ما ترجمۀ آن را آورده‌ایم.