برگه:Iranians and Greeks according to Plutarch.pdf/۴۷۵

این برگ نمونه‌خوانی نشده است.

آنتونیوس نیز تهمتهایی به او زده و فرستادگانی برای او فرستاده و شکایتهای عمده آنتونیوس این چند چیز بود:

نخست آن که قیصر از سیلیکیا که به تازگی گشاده شده رسدی از بهر او جدا نکرده.

دوم کشتیهایی را که آنتونیوس به عاریت برای جنگ به او سپرده بود پس نفرستاده.

سوم پس از خلع لپیداس همکار سوم ایشان سپاه و سرزمین و درآمد او را همه برای خود برگزیده و سهمی به آنتونیوس نداده است.

چهارم سراسر ایتالیا را خاص سپاهیان خود ساخته و سپاهیان آنتونیوس را راه به آنجا نمی‌دهد.

قیصر در پاسخ این شکایتهای او چنین می‌گفت: نخست در زمینه لپیداس همانا در سایه زشتکاریهای او بوده که وی را خلع ساخته[۱]، دوم هر آنچه را که او در جنگ به دست آورده با آنتونیوس به میان می‌گزارد در حالی که او نیز از ارمنستان سهمی برای قیصر جدا کند.

سوم سپاهیان آنتونیوس که در سایه دلیریهای خود و سردارشان خاک مادان و اشکانیان را به چنگ آورده‌اند، دیگر نباید سهمی هم از خاک ایتالیا داشته باشند.[۲]

آنتونیوس در ارمنستان بود که این پاسخهای قیصر به او رسید این بود که بی‌درنگ کانیدیوس را با شانزده لگیون از سپاه به جلو دریا فرستاد و خویشتن همراه کلئوپترا به ایفسوس[۳] رفت که از هر سوی کشتیها در آنجا گرد می‌آمدند، تا به هم پیوسته برای جنگ آماده شوند.

هشت‌صد کشتی در آنجا گرد می‌آمدند که دویست کشتی را کلئوپاترا داده نیز بیست هزار تالنت برای خرج لشکرکشی پرداخته بود. دومیتیوس[۴] و برخی دیگر از سرکردگان بهتر آن می‌دانستند که کلئوپترا به مصر رفته منتظر پایان جنگ باشد و آنتونیوس سخن آنان را پذیرفته به کلئوپترا دستور بازگشت داد.


  1. مقصود این است که چون تو هم دارای آن زشتکاریها هستی دیگر نمی‌بایست آنچه را از او گرفته‌ام به تو بدهم.
  2. این از روی ریشخند است که چون آنتونیوس خبر شهرگشاییها در ارمنستان و ماد داده بود که سپس دروغ بودن آن خبرها روشن گردیده این است که این عبارت را می‌نویسد.
  3. Ephesus شهری در آسیای کوچک.
  4. Domitius