چنین پیشنهاد کرد که همه نمایندگان و پیشوایان دینی یونان سالانه در پلاتای گرد بیایند و انجمنی کنند و در هر پنج سال یکبار بازیهایی به نام بازیهای آزادی درست نمایند.
نیز از همگی یونانیان سپاهی که ده هزار نیزهگذار و یک هزار سواره و صد کشتی باشد آماده گردانند تا در برابر آسیاییان همیشه آراسته بایستند. ولی مردم پلاتای از این سپاه آماده نمودن بر کنار باشند و کار آنان تنها خدمتگزاری خدایان باشد و قربانیها به نام خورسندی و آسودگی یونانیان بگذارند.
این پیشنهادها پذیرفته شد و از آن پس پلاتاییان تنها برای گزاردن قربانیها بودند که سالانه در آن شهر گزارده میشد، چنانکه آن رسم تا این زمان هم بازمانده است.
پس از برگشتن آتنیان آریستیدیس میدید آنان میل بسیار به دموکراسی دارند و چنین میدید که از جهت رفتارهای مردانه که پیش گرفتهاند خود سزاوار آن میباشند.
نیز میدید که چون همگی دارای ابزار جنگ هستند و پس از آن فیروزی که یافته بودند همگی نیرومند و دلیر شدهاند که بااینحال هرگز نمیشود خواهش آنان را با زور رد نمود از این جهت قانونی پیش آورد که از روی آن همگی مردم دست در کار فرمانروایی داشتند و از آن پس آرخون از میان توده برگزیده میشد.[۱]
در این هنگام بود که ثمیستوکلیس در یک انجمن عمومی میگفت که اندیشهای برای آتنیان اندیشیده که آن را در آشکار و میان توده نمیتواند گفت. ولی اندیشه بسیار سودمندیست و بنیاد آسایش و آرامش آتن را استوار خواهد گردانید.
آتنیان آریستیدیس را برگزیدند که آن اندیشه را از ثمیستوکلیس شنیده و عقیده خود را بکوید و چون او با ثمیستوکلیس گفتگو نمود اندیشه این بود که همگی کشتیهای یونانیان آتش زده بشود تا در نتیجۀ آتنیان بر سراسر یونانیان برتری کنند.
آریستیدیس چون نزد مردم بازگشت چنین گفت که اندیشه ثمیستوکلیس سودمندترین اندیشه ولی بدترین ستمگری است.
از این جهت یونانیان به ثمیستوکلیس گفتند که از اندیشه خود چشم بپوشد.
این بود اندازه داد دوستی مردم و میزان اعتمادی که بر آریستیدیس داشتند.
- ↑ سولون قانونگذار معروف آتن مردم را به چهار درجه کرده بود که تنها از میان دو درجه یکم و دوم آرخون برگزیده میشد و درجههای سوم و چهارم چنین حقی را نداشتند. آریستیدیس آن قانون را لغو کرد.