برگه:Jalal al ahmad - khdmat va khyanat v1.pdf/۷۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۷۰
در خدمت و خیانت روشنفکران
 

منتشر می‌کنند . یا ایجاد ارتباط می‌کنند میان جماعات مردم و آن برگزیدگان. با این دید، حوزهٔ روشنفکری در مرکز خود خلق کنندگان را دارد؛ و بعنوان محیط، منطقهٔ غیر مشخص عوام فهم کنندگان را. که اغلب حتی مترجم یا بازگو کنندهٔ امین خلق کنندگان هم نیستند. بلکه خیانت کنندگان‌اند به هر چه خلق هنری و علمی است. چرا که بیشتر در بند موفقیت‌اند و درآمد بیشتر. و چنین هدفی بدست نمی‌آید مگر از راه بندهٔ عوام‌الناس شدن و ذوق ایشان را رعایت کردن. به این طریق این دستهٔ اخیر حتی گاهی نسبت به ارزش‌هایی که شغلشان خدمتگاری به آنها را ایجاب می‌کند بیعلاقه می‌شوند[۱].

«چنین تحلیلی موجب این ناراحتی است که مبادا دو مسئله را بفراموشی بسپارد. یکی موقعیت اجتماعی و اساس درآمدها را. و دیگر هدف ذهنی یا عینی فعالیت‌های شغلی را[۲]. قابل تحمل است که «پاسکال» یا «دکارت» را روشنفکر بدانیم گرچه اولی بورژوایی بوده است از یک خانوادهٔ نمایندهٔ مجلس اعیان؛ و دومی نجیب‌زاده‌ای (شوالیه)[۳]. چون کسی در فکر این نبوده است که در قرن ۱۷ میلادی

  1. متأسفانه در مملکت ما کار کردن در چنین دستگاه‌های نشر و توزیع خبر و فرهنگ، اغلب روشنفکر را بدل می‌کند به زینت المجالس. چراکه سانسور هست و تبلیغات حکومتی مقدم بر هر بیان حقیقتی است. به این ترتیب است که روزنامه‌ها و رادیو و تلویزیون گاهی از قافیه پردازی، شاعری تحویل می‌دهند – و از شیادی، روان شناسی – و از مطربی، موسیقی شناسی – و از میرزا بنویسی، نویسنده‌ای. و این جور که شد دیگر مستقیماً با مشخصات یک جامعهٔ مستعمراتی سر و کار داریم.
  2. درین باره توجه کنید به آنچه از «گرامشی» نقل شده در صفحهٔ ۵۹. یا در ضمیمهٔ فصل نقل خواهد شد.
  3. توجه بفرمایید به آنچه از مارکس نقل شده دربارهٔ بریدن عده‌ای از اشرافیت و پیوستن به روشنفکری والخ... در صفحهٔ ۵۸.