برگه:Jalal al ahmad - khdmat va khyanat v1.pdf/۸۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۸۰
در خدمت و خیانت روشفنکران
 

منافع آنی و آتی دارند. درین که چنین نظمی در بی‌نظمی، هم بگسترش شهرها کمک می‌کند و هم به مکانیزه شدن کشاورزی. شکی نیست[۱]. اما بار سنگین تحمل رقابت سرمایه‌داری بزرگ خارجی را با سرمایه‌داری محلی می‌گذارد به دوش همهٔ طبقات مزدبگیر: – کارگر – کشاورز با و بی زمین – کارمند دولت – شهری خرده‌پا. و اینها هستند طبقاتی که بر ایشان حکومت می‌شود. یعنی ۹۵ درصد مردم مملکت. و روشنفکران درین گیر و دار دو دسته‌اند. قسمت اعظم آنها که با چرخ دستگاه حاکم می‌گردند و بگردش چنین نظمی کمک فکری می‌دهند و توجیه علمی‌اش می‌کنند. و دستهٔ قلیلی ازیشان که برای یافتن مفری ازین بن بست

  1. و توجه کنید به گفتهٔ وزیر آب و برق، «هم اکنون در کشور ما ۳۵ هزار قنات دایر وجود دارد (...) قنوات در اقتصاد آیندهٔ ایران نقش مهمی ندارند و خشک شدن آنها قطعی است. پیرو خشک شدن قنوات، ۳۵ هزار واحد روستایی وابسته به قنات نیز محکوم به تغییر شکل و ادغام در قطب‌های توسعهٔ کشاورزی [...] است. به طوری که در سال ۲۰۰۰ (کذا!) به جای ۶۸۵۰۰ واحد روستایی امروزی حداکثر ۲۰۰۰ واحد روستایی به هم پیوسته به وسعت متوسط ۹ هزار هکتار به وجود آید.» (اطلاعات – ۱۱ خرداد ۱۳۴۶ ص ۱۱)و این تازه پیش در آمد است. آهنگ «شور» را باید از نخست وزیر شنید که می‌گوید: «یکی دیگر از طرح‌هایی که در نظر داریم انتقال روستاییان بیش از ۳۰ هزار دهکده که کمتر از ۲۵۰ نفر جمعیت دارند به نقاط پر آب می‌باشد. چون این دهکده‌های کوچک با چنین جمعیت‌های کم، قابل توسعه نیستند و باید آنها را از بین برد.» کذا! ( آیندگان – اول بهمن ۱۳۴۶ ص۱۲) درست است که این حرف‌ها به هذیان بیماری غرب زده بیشتر می‌ماند اما دیده‌ایم که بخاطر بت اعظم تکنیک (!) چه بلایی به سر «خارک» آوردند (در جزیرهٔ خارک – به همین قلم) و آیا درست است که اعاظم روشنفکران به حکومت رسیده فقط به قصد ایجاد امکان مصرف بیشتر برای محصولات غربی – این چنین در راهی قدم بگذارند که ایلغار مغول نگذاشت؟ و اگر این همه را هجوم استعمار ندانیم پس چه بدانیم؟