برگه:Karimsanjabi.pdf/۱۳۰

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
سنجابی (۱)
– ۵ –

نمی‌دانم به چه کیفیت با او شده بود …

س- بانک جهانی او را دعوت کرده بود.

ج- از مصدق برگشت. یک‌وقت به کاشانی بد میگفت که او در انتخابات مداخله میکند و این در زمانی بود که بین کاشانی و مصدق اختلافی نبود. بعد یواش یواش دیدیم که او آن عشق و شوق و هیجان را که درباره‌ی مصدق و درباره‌ی این نهضت داشت، از دست داده است. از آمریکا او را دعوت کردند که به آن کشور برود. او به آمریکا رفت و اصغر پارسا را هم که از نمایندگان مجلس و جزو فراکسیون ما و جزو رفقای جبهه‌ی ملی بود، با خویش برد. برای اینکه از لحاظ زبان به او کمک بکند. در مدتی که او در غیبت بود، سر و صدای اختلافات بالا گرفت. میراشرافی، قنات‌آبادی، بقایی، حائری‌زاده، مشار و اینها شروع به کارشکنی‌هائی کردند. وقتی که مکی برگشت، به‌طور خصوصی با او صحبت کردم و گفتم که وضعیت اینطور است. به من گفت: «خلاصه‌اش من نه با شما هستم و نه با آن‌ها». گفتم این که نمیشود برای چه؟ به من گفت: «والله به بچه‌های ما هم رحم نمیکنند و همه‌ی ما را از بین میبرند و وضع خیلی خطرناک است». من تعجّب کردم. به هر حال، او مدتی دوپهلو عمل میکردو جزو مخالفین بود. ولی مخالفتش را زیاد بروز نمیداد. کارگردانی مخالفت با بقایی و میراشرافی و حائری‌زاده و سیدقنات‌آبادی و امثال اینها بود.

س- آقای مکی روشن کردند که منظورشان چه قدرتی بوده وقتی که گفتند به بچه‌های ما هم رحم نخواهند کرد؟

ج- به نظر من قدرت خارجی و شاه با هم. مصدق در این مدت به کارش میپرداخت و از اختیاراتی که گرفته بود، استفاده میکرد و واقعش هم این است که اصلاحات مؤثری کرد. عمده قوانین ایران را تغییر داد و تصحیح کرد و املاک شاهی را به دولت برگرداند که البته موجب غضب و نارضایی شاه شد. مجموعه‌ی مقررات اصلاحی که مصدق وضع کرده است خودش یک کتابچه بزرگ است. از جمله برای اولین بار در ایران قواعدی به نفع توده‌ی کشاورزان و اصلاح سازمان‌های روستایی مقرر داشت. در اداره مصدق درستی و پاکدامنی بود. در زمان او با همه‌ی مضیقه مالی که داشتیم، به‌طوری که میدانید توازنی در واردات