را پیراهن عثمان قرار داد و در مجلس و روزنامهاش شروع به هوچیگری کرد. بنده در ضمن یک جلسهی سخنرانی در مجلس خطاب به او گفتم اگر شما آقای دکتر بقایی برای ما ثابت بکنید که در این جریان شرکت و یا اطلاع نداشتهاید و یا ثابت کنید که این افراد در این خیانت شرکتی نداشته و یا بر آنها شکنجه وارد شده، من در این مجلس تعهد میکنم که با شما همراهی بکنم و همانطور که امیل زولا در قضیه دریفوس دفاع کرد، من هم به همان ترتیب، مدافع شما و آنها بشوم. این حرف من بهانهای در دست آنها شد که به من بد و ناسزا بگویند و مرا امیل زولای وطنی بخوانند و از این جور حرفها و توهینها. جریان مخالفتها و خرابکاریها علیه مصدق روزبهروز شدت بیشتر پیدا میکرد. در این وقت زهری نمایندهی مجلس هم که از رفقای دکتر بقایی بود علیه مصدق صورت استیضاحی مطرح کرد. در همین اوان دورهی هئیت رئیسه مجلس هم خاتمه یافته بود و میبایستی هیئت رئیسه جدید را انتخاب کنیم. فراکسیون ما با نهایت دقت و هوشیاری شروع بکار کرد با هرکه توانستیم از نمایندگان میانهرو مرتبط شدیم. مثلاً بنده خودم نماینده قم تولیت و نماینده ملایر ملک مدنی را دیدم و آنها را حاضر کردیم که به هیئت رئیسهای مورد توافق ما رأی بدهند، دکتر معظمی را نامزد ریاست مجلس کردیم. معظمی شایستهترین فرد ما بود. مردی جامع، جالب، جاذب، خوشبیان و مؤثر در انجمنها و مؤثر در مجلسها برای اتخاذ رأی و مشورت که غالباً نظریه او مورد توجه عموم قرار میگرفت. به همین دلیل، در میان رفقای ما محبوبیت داشت، سابقهی نمایندگی او هم زیادتر از همه بود. ما او را علیه کاشانی که نامزد مخالفین و رئیس دورهی پیش بود، نامزد کردیم و با اکثریت نمایانی کاشانی را شکست دادیم و معظمی به ریاست مجلس انتخاب شد که این خود پیروزی بزرگی بود. دو نایب رئیس و رئیس کارپردازی و منشیهای مجلس نیز با توافق ما انتخاب شدند. در این انتخابات، یک پست باقی ماند و آن پست ناظر و نماینده مجلس در بانک ملی بود که یکی از اعضای فراکسیون ما به نام آقای کهبد آن سمت را داشت. این موضوعی بود که مخالفین ما به آن علاقمند بودند و ما از آن غافل. دکتر مصدق برای مخارج جاری مملکت که مالیاتها
برگه:Karimsanjabi.pdf/۱۳۷
این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
سنجابی (۱)
– ۱۲ –