میگویند که در آنموقع لااقل امکان این بود که چنین پیشنهادی را قبول بکنند. من اول اینکه یک مقداری توضیح بفرمایید راجع به آن پیشنهاد بانک جهانی و چرا دکتر مصدق آن را نپذیرفت، کسانی که با پذیرفتن آن مخالف بودند چه کسانی بودند؟ من شنیدم یکی از کسانی که مانع از این شد که آن را مصدق بپذیرد، مهندس حسیبی بود. اگر ممکن است در این مورد توضیح بفرمایید.
ج- عرض کنم در آن زمان انتخابات دورهی هفده مجلس شورای ملی در جریان و زمانی بود که من رفته بودم کرمانشاه و مدت سه ماه من در آن شهر ماندم تا انتخابات تمام شد. در آنجا استحضار پیدا کردم که از طرف بانک جهانی آمدهاند و مذاکراتشان با دولت بر این اساس است که بانک جهانی موقتاً اداره نفت جنوب ایران را در دست بگیرد و یک قسمتی از درآمدهای آن را به عنوان خسارت شرکت کنار بگذارد و بقیه را به یک ترتیبی به ایران بدهد. دکتر مصدق و نمایندگان ایران نظرشان بر این بود که بانک جهانی قبول کند که این عمل را به نمایندگی از طرف دولت ایران میکند. بانک جهانی هم جوابش این بود که اساس اختلاف بر سر این است. از طرفی شرکت نفت میگوید که این عمل دولت ایران غیرقانونی بوده و خودش را صاحب این مؤسسه و دارای امتیاز نفت جنوب ایران میداند و از طرف دیگر، دولت ایران هم به موجب اختیارات قانونی که برای خودش قائل است اداره امور نفت را ملی اعلام کرده است. اگر ما قبول بکنیم که به نمایندگی از ایران اقدام میکنیم مثل این است که به کلی حرف و ادعای شرکت را رد کردهایم. بنده هم اطلاع دارم کسی که بیش از همه در اینباره اصرار داشته مهندس حسیبی بوده که در این خصوص نظر و رأی او در شخص دکتر مصدق خیلی مؤثر بود ولی آن مذاکرات تنها مذاکرات مربوط به نفت بود که بنده در آن شرکت نداشتم، زیرا در آن مدت در تهران نبودم.
س- برای فعالیتهای انتخاباتی بود؟
ج- بله. برای فعالیتهای انتخاباتی بود.
س- به نظر شما آنچه که شما اطلاع دارید آیا صحیح بود که آن را میپذیرفتند یا اینکه آن جوری که استدلال شد پذیرفتن آن مخالف با اصل ملی شدن صنعت نفت بود؟
ج- بنده خیال میکنم که آن جریان هم بهانه دیگری بود برای اینکه به یک کیفیتی ملی