کی از رفقای ما بود یا مهندس زیرکزاده را کفالت و معاونت وزارتخانهای دادند که یک جوان بسیار آراسته، مرتب و منظم و پاکدامنی بود. یک مقداری وجود همین اعضای حزب ایران موضوع حسادتی در بین سایر جمعیتها و دوستان و رفقای دیگر ما در فراکسیون میشد و حال اینکه واقعاً اینطور نبود که مصدق آن افراد را به عنوان نماینده حزب ایران انتخاب بکند و حتی در بسیاری از موارد هم دلخوریها و اعتراضات و ایراداتی نسبت به حزب ایران داشت. بنده به خاطر دارم در زمانی که وکیل مجلس بودم در خراسان در دوره حکومت دکتر مصدق، عدهای از رفقای حزب ایران ما را زندانی یا تبعید کردند که من در مجلس پیشنهاد کردم آن قانونی را که به دولت و به وزارت کشور اجازه میدهد که افراد مزاحم و ناراحت را برای مدت موقتی تبعید کنند قانونی که اصولاً برخلاف دموکراسی و آزادی است لغو بکنند، حتی به خود آقای دکتر مصدق هم عرض کردم که آقا ما که در خدمت شما و طرفدار شما هستیم چرا استانداران و فرمانداران شما ما را اینقدر اذیت میکنند.
س- این قانون امنیت اجتماعی بود؟
ج- بله. قانون امنیت اجتماعی. بنده پیشنهاد کردم که این قانون را لغو کنند، کسی که در مقابل من پا شد و دفاع از آن قانون و علیه بنده صحبت کرد، شمس قناتآبادی بود.
س- این صحبت هست که بعضیها میگویند که اصولاً نطفهی سازمان امنیت در زمان دکتر مصدق بسته شد با تصویب همین قانون امنیت اجتماعی. نظر شما در این مورد چیست؟
ج- نخیر. بنده با چنین نظری به هیچوجه موافق نیستم. سازمان امنیت فکر خارجیها بود و به وسیله آمریکاییها و اسرائیلیها و با کمک و مشورت آنها به وجود آمد و هیچگونه ارتباط با قانون امنیت اجتماعی نداشت. بهعلاوه، آن قانون امنیت اجتماعی قبل از حکومت دکتر مصدق تصویب شده بود.
س- خیلی متشکرم. من اسامی این وزرای کابینه اول دکتر مصدق را یک به یک برای شما میخوانم. شما اگر لطف بفرمایید شرح حال مختصری راجع به هر کدام از اینها بگویید