برگه:Karimsanjabi.pdf/۴۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
سنجابی (۱)
– ۳ –

دولت وقت حکومت و وزرا تا چه اندازه مسئول بودند.

س- اینها هیچ‌وقت کاره‌ای نبودند.

ج- بله. نخست‌وزیر آن‌وقت علی منصور بود و وزیر خارجه‌اش جواد عامری. آیا آنها قدرت این را داشتند که به رضاشاه حقایق را بگویند و این مسائل را توضیح بدهند؟ و آیا رضاشاه خشن و دیکتاتور تاب استماع این حرف‌ها را داشت؟ و آیا آن مسئولین همساز با خارجیها نبودند؟ به هر حال، آن‌طور که معلوم است این مسائل مخفی باقی ماند. چندین ماه این گفت‌وگو ها در پرده استتار بین آنها جریان داشت. مسلماً روزهای اول تقاضاهای آنها ظاهر ملایم‌تر و محدودتری داشته است. ولی ایران به آن تقاضاهای محدود هم ترتیب اثر نداد. بنابراین، علاوه بر همه‌ی ایرادهای دیگری که گذشت این ایراد بزرگ هم بر رضاشاه وارد است که سوء تشخیص او و دیکتاتوری او باعث اشغال ایران به وسیله نیروهای خارجی شد. در عین اینکه از لحاظ حقوقی بیتقصیر بود، اما بیتقصیری تنها وسیله برائت یک زمامدار نیست، سوء تشخیص هم در امر زمامداری و مسئولیت مملکت‌داری مؤثر است. این سوء تشخیص او باعث آن بلیه‌ی بزرگ ورود قوای اشغالگر روس و انگلیس و پشت سر آن‌ها، آمریکا به ایران و مصائبی شد که در نتیجه آن پیش آمد که ممکن است روز دیگر درباره آن توضیح بیشتری بدهیم.