چون مادرش کرد بود- در آنجا که از تبار خودش صحبت میکند کلمه «سنجابی» را به کار میبرد. آیا واقعاً در زمان نظامی هم یک همچین طایفهای وجود داشته؟ درست بر من معلوم نیست. آنچه محقق است همین است که در آغاز صحبت خود عرض کردم. یعنی ایل سنجابی عبارت از آن تیرههایی است که از ناحیه فارس و از ناحیه لرستان و از ناحیه دیاله و شهر زور عراق آمدند و در ناحیه ماهیدشت کرمانشاه سکونت اختیار کردند. آن تیرهها به علت اینکه مذهب تقریباً تمام آنها یک مذهب بوده است، یعنی آنها به اصطلاح خودشان اهل حق یا آنطوری که متداول است علیاللهی بودهاند، به یکدیگر گرایش داشتهاند. درباره کلمه علیاللهی هم بیمناسبت نیست توضیح بدهم که در واقع اینها علی را خدا نمیدانند، بلکه معتقد به ظهورات مختلف و متدرج خدا هستند و ظهور اکمل او را در شخص علی میدانند ولی این ظهور منحصر بهفرد نیست، ظهورات و تجلّیات دیگری هم حضرت علی به اصطلاح علیاللهیها داشته است که حتی بعد از زمان حضرت علی هم کسان دیگری صاحب این ظهورات شدهاند. از جمله شخصی به نام سلطان اسحاق که میگویند در عهد امیرتیمور بوده، مظهر یکی از همین ظهورات بوده و همو در واقع، بنیانگذار این طریقه است.
س– مقصود شما از ظهورات جلوه و …
ج— بله مقصود جلوه و مظهر است. بنابراین، اینها این اعتقاد را دارند و خودشان را مسلمان میدانند و به قرآن معتقد هستند و به امامان معتقد هستند، البته آن ارادت خاص را به حضرت علی دارند که او را جلوه واقعی حضرت حق میدانند. تقریباً کم و بیش نظیر آنچه عیسویان درباره مسیح میگویند. بههرحال، سنجابیها که همه آنها اهل حق بودند، در همان زمان اجتماع آنها پیشوای بزرگی از صوفیه اهل حق در ناحیه کرمانشاه به نام سیدبراکه ظهور میکند که در گوران و از طایفهی گوران بوده و تأثیر فوقالعادهای در پیروان این طریقه داشته است. مردم و درویشان زیادی در پیرامون او جمع میشوند و خانقاه او مرجعیّت عظیمی پیدا میکند. بیشتر